امروز خبری از منوچهر شفقتیان در فضای مجازی منتشر شد که روایتی تلخ از خانه به دوشی و چادر نشینی او داشت.
به گزارش طرفداری، زندگی به این پیشکسوت ارزنده فوتبال ایران متاسفانه مدتهاست روی خوش خود را نشان نداده است. هرجا که پا گذاشت بدشانسی بود و بدعهدی، از تیم های پایه پرسپولیس که پولش را ندادند تا کار کردن در شهرستان و بدشانسی در گرفتن دستمزدها و خلاصه عفریت بداقبالی بود که روی طالع این بازیکن سابق تیم های فوتبال چهره کریهش را نشان می داد.
منوچهر شفقتیان مدتها بود به عنوان پیک موتوری کار می کرد، آن هم در حالی که سن او به 61 سال رسیده است، او بازیکن بسیار خوبی در خط دفاع تیم های بزرگ فوتبال ایران بود، برای تیم های ملی نوجوانان و جوانان و امید به میدان رفت و در تیم ملی دوران دهداری هم مشخصا در بازی دوستانه برابر آلمان شرقی در سال 66 بازی کرده است، برای تیم های دارایی دوران اوج که دوم تهران شد و پرسپولیس دهه شصت بازی کرد و با پرسپولیس 2 سال متوالی قهرمان مسابقات فوتبال باشگاه های تهران شد و با این تیم در جام باشگاه های آسیا بازی کرد، منوچهر شفقتیان در این 2 سال یک ضلع قدرتمند از خط دفاعی بود که مربعش را پنجعلی و نعیم آبادی و فنونی زاده و او می ساختند، با حضور مجتبی محرمی در پرسپولیس تعداد بازیهای او در این تیم کم و او در سال 69 از پرسپولیس جدا شد.
منوچهر شفقتیان در تیم دارایی هم با سعید مراغه چیان، ویگن زینلی، جواد محمودی، حسین قوی فکر، صمد مرفاوی، خسرو حاج خلیل، جلال بیات، مصطفی اردستانی و... همبازی بود، در ابتدای فوتبال هم او در تیم راه آهن تهران همبازی قلعه نویی و فرشاد پیوس و مرتضی یکه و.. بود. زمانی هم کنار مهدی مناجاتی و فیروز کریمی برای تیم پاس قدرتمند بازی می کرد.
همه این نام های درشت را بر شمردیم تا بگوییم بد نیست بزرگان فوتبال ایران دستی بالا بزنند و این ستاره سابق فوتبال ایران را برای حرمت گذاری نه به او که به قلب فوتبال یاری دهند.
سخت است باور داشته باشیم کسی که همبازی شاهرخ بیانی و ناصر محمد خانی در تیم ملی نوجوانان بود اینگونه دچار استیصال شود، برای فوتبالی که در آن خرج یک ماه برخی از اهالیش هزینه 3 سال زندگی شفقتیان است واقعا خوب نیست که این چهره سابق فوتبال را این گونه مظلوم و درمانده ببینید و متاسفانه همه اظهارات او در چند سال اخیر نادیده گرفته شده است، زمانی که اسباب زندگی او را به بیرون از خانه ریخته بودند، زمانی که از سر دلتنگی لبهایش را دوخت و تصویر آن را رسانه ای کرد همه تنها ابراز تاسف کردند اما حیف است این چرخه همین گونه عبث بچرخد، برای فوتبال ما تامین هزینه زندگی شفقتیان اصلا کار سختی نیست حیف که برخی از دوستان نزدیک او هم از او برائت می ورزند و از کنار گذاشتن نام او کنار نام خود دلرنجه می شوند.
منوچهر شفقتیان نیازمند کمک است، به خاطر حرمت فوتبال، او ترحم کسی را نمی خواهد بلکه وظیفه فوتبال ماست و کسانی که روزگاری منوچهر شفقتیان ها اسباب بزرگی آنها را فراهم آورده اند، به راستی یک صدم تمام حق دلالی هایی که نصیب برخی از مدیران فوتبال همین تیم پرسپولیس شده است را اگر صرف زندگی مردانی چون کوروش لرستانی و منوچهر شفقتیان و حمید روزبهانی ها می کردیم دیگر اینگونه با پخش تصویر تلخ منوچهر شفقتیان، شرمنده نمی شدیم.