رواج جادوگری در فوتبال ایران از شایعه و شائبه رد شده و دیگر جای شک و تردید نیست که سران فدراسیون فوتبال با امیر اسکندری یا همان علی اسکندری شراکت دارند و چند مربی جوان هم در لیگ برتر خودمان با این مرد مرموز متهم به رمالی و یا با سایر مدعیان جادوگری که بهتر است کلاهبردار نامیده شوند، همکاری می کنند.
به گزارش طرفداری، این که فدراسیون فوتبال با جادو و جادوگری مبارزه نمی کند، قابل درک است. شهاب عزیزی خادم مطابق اسناد موجود از امیر اسکندری، جدا از شراکت تجاری با او، بیش از 17 سال است مداوم به دیدارش می رود و به گفته امیر اسکندری زیر چتر حمایت او قرار دارد و حمیدرضا مهرعلی، محمود عبایی و بسیاری از مدیران ارشد فدراسیون از مریدان اسکندری هستند. آنها طبیعی است نه بخواهند و نه بتوانند با جادوگری مبارزه کنند اما کانون مربیان چرا سکوت کرده است؟
ترویج رمالی و جادوگری در فوتبال بیشترین لطمه را به شغل مربیان می زند. اگر قرار باشد مربیان جوان به جای کار کردن روی مباحث فنی سراغ جادوگر بروند، دیر و دور نیست آن روز که مدیران باشگاه ها هم به جای استخدام مربی خوب دنبال جذب رمال و جادوگر و طلسم کننده باشند و این کار نه تنها به شغل که به حیثیت مربیان آسیب وارد می کند.
از ترویج رمالی و جادوگری، نه شغل داور به خطر می افتد و نه شغل بازیکن و این مربیان هستند که هم از لحاظ مادی و هم از جنبه اعتباری لطمه می خورند و در چنین شرایطی کانون مربیان ایران که خودش را مدافع این قشر می داند نباید سکوت اختیار کند.
یکی مثل دکتر ذوالفقارنسب که دو دهه قبل یکی از پرچمداران مبارزه با خرافه گرایی و رمالی در فوتبال ما بود، امروز نباید تنها به این دلیل که قرار است کانون مربیان در مجمع فدراسیون فوتبال عضویت و حق رای داشته باشد در موضع سکوت بماند و سایرین را هم به سکوت دعوت کند.
از کانون مربیان در تمام این ماه ها هیچ اعتراضی به رمالی ندیدیم غیر از یک مصاحبه از شخص دکتر ذوالفقارنسب که چند ماه پیش گفت جادوگری از سطح باشگاهی به ملی رسیده و ناگهان در سنگر سکوت جا گرفت و چند مصاحبه از نادر فریادشیران مسئول کمیته پیشکسوتان کانون که البته در جایگاه حقیقی و نه حقوقی اش با خرافه گرایی در فوتبال مبارزه می کند.
واقعا چرا دکتر ذوالفقارنسب و همکارانش در کانون مربیان به این موضوع بی توجه هستند؟ یعنی داشتن یک کرسی در مجمع و یک رای از حدود 90 رای در انتخابات تا این حد مهم است که چشم به روی حقایق ببندند؟ از دکتر ذوالفقارنسب بعید است اینگونه چرتکه بیاندازد و دو دو تا چهار تا کند. ایشان به عنوان مشاور وزیر ورزش نیازی به پست های تشریفاتی در کمیته های فدراسیون ندارد که باور کنیم وسوسه نشستن روی صندلی ریاست فلان کمیته باعث شده حتی خطری که جادوگران برای آینده مربیان ایرانی درست کرده اند را نادیده بگیرد!
ما که قبلا شنیدیم یک مربی علم گرای مان مقابلش لپ تاپ بوده و کنارش رمل و اسطرلاب، دیگر طاقت این را نداریم که ببینیم یکی از باسوادترین مردان فوتبال مان با کسانی کار می کند که رمالی و جادوگری را بد نمی دانند. دوست نداریم شایعه هایی که می شنویم را باور کنیم. دوست نداریم اعتمادمان و اعتقادمان به دکتر ذوالفقارنسب را از دست بدهیم.