سال 42 تا 49 شتاب توسعه اقتصادی ایران بقدری فضایی شد که در مجامع جهانی براش جوک درست کرده بودن (با این مضمون که ایران داره جهان سوم به جهان اولو جهشی میپره!!)
رشد اقتصادی مستمر سالیانه میانگین نزدیک 10 درصد در حالیکه تمام این سالها تورم حداکثر 2 درصد مونده بود!! در سطح جهان تنها ژاپن به این رکورد رسید...
در بررسی این جهش بزرگ اغلب اوقات از اصلاحات و استراتژیهای علی امینی نخست وزیر و نقش ابوالحسن ابتهاج رییس مقتدر سازمان برنامه قدردانی میشه در صورتی که اگرچه سهم این بزرگان محفوظه ولی هیچکدوم در طی این سالهای طلایی سکاندار اقتصاد ایران نبودن و سهم اصلی رو باید به وزیر اقتصاد این دوران اختصاص داد: علینقی عالیخانی
کسی که بدلیل سابقه گرایشات نازی و اعتقاد به سیاستهای اقتصادی آلمان به دکتر شاخت ایران (یالمار شاخت: وزیر اقتصاد رایش) معروف شده بود در نوجوونی در دهه بیست به جرم عملیات تروریستی علیه حزب توده به زندان رفت (عجب خفقان و استبدادی حاکم بوده دوران ستمشاهی که طرف با سابقه پرونده سیاسی و جرم امنیتی تا وزارت پیشرفت میکرده!!) و بعدها حین تحصیل رشته اقتصاد در فرانسه بدلیل نبوغ بالا معروف شد تا در سن 34 سالگی به منصب وزارت اقتصاد برسه؛ دورانی که مصادفه با شکوفایی صنعتی ایران، تقویت بیسابقه بخش خصوصی و زیرساختهای عظیمی که هنوزم معروفن: ایران خودرو، ماشین سازی تبریز و اراک، فولاد خوزستان، تراکتور سازی، ذوب آهن ، ایران تایر، تولی پرس....
عالیخانی در این دوران دو حاشیه پرسروصداو متعاقبش دشمن پیدا کرد:
بهبهانیان (رییس املاک سلطنتی/ عموی بهبهانیان معروف ساکن کیش همسر کتایون ریاحی) که مجوز تاسیس کارخونه سیمان در اطراف تهران میخواست و وزارت رد میکرد (عالیخانی مخالف تمرکزگرایی در تهران بود و سعی در توزیع زیرساختها در نقاط مختلف کشور داشت)
هوشنگ دولو (شازده قجر صاحب نفوذ در دربار ،منزل معروفش امروزه تبدیل به پمپ بنزین بالای پارک وی و محوطه اطرافش شده) که لابی میکرد تا کشت تریاک در ایران قانونی بشه و موافقت شاهم گرفته بود ولی عالیخانی مخالفت بود (البته یه جورایی میشه گفت در این زمینه حق با شاه بود و آینده نشون داد غیرقانونی موندن تریاک صرفن منجر به رشد قاچاق و تبهکاری و پُرشدن زندانها و رواج مواد مخدر خطرناک صنعتی شد)
و البته وجود یه نخست وزیر منفعل بله قربان گو و غیرقاطع بنام هویدا که در قبال این چالش ها پشت وزیرش نایستاد باعث شد تا در نهایت عالیخانی از وزارت کناره بگیره....بعدها با وجود پیشنهاد پست سفارت سوییس ترجیح داد فعالیتشو در دانشگاه ادامه بده تا اینکه در مقطع 57 با برچسب ساواکی بالاجبار جلای وطن کرد و چندسال پیش در غربت درگذشت؛
هر ایرانی آگاه و روشن ضمیر قدردان این رجل ایرانساز و شرافتمند خواهد بود......یادش گرامی