طبق روایت فرهنگنامه بریتانیکا، در نتیجه این قحطی جمعیت ایرلند در سال ۱۸۴۴ از ۸.۴ میلیون نفر به ۶.۶ میلیون تا سال ۱۸۵۱ رسید. در این مدت 1 میلیون نفر جان باختند و ۲ میلیون نفر مهاجرت کردند که تعداد زیادی از آنان در طول سفر کشته شدند و بسیاری از بازماندهها نیز از سوء تغذیه رنج می بردند. تغییرات اقلیمی در آن دوره موجب شد تا کشاورزان نتوانند اجارهبهای ملّاکین را بپردازند و در نهایت تعداد زیادی از این دهقانان اخراج شدند. ادامه روند مهاجرت و کاهش نرخ باروری تا دهه ۱۹۲۰ در نهایت باعث شد تا جمعیت ایرلند نصف عددی باشد که پیش از شروع قحطی بود.
در قرن نوزدهم ایرلند دولت تابع بریتانیا بود و بنا به خوی استعماری بریتانیا بر همه جوانب زندگی سیاسی و اقتصادی ایرلند حاکم بود و حتی بر زمینهای زراعی و کشاورزی سلطه داشت. در آن برهه اقلیت پروتستان بر اکثریت کاتولیک حاکم بود و مالیاتهای گزافی از مردم دریافت میکردند همین اتفاق باعث شد تا مردم ایرلند در فقر نابودکنندهای فرو بروند و این بحران با ورود سیبزمینی به ایرلند از آمریکای جنوبی همراه شد و از این پس سیبزمینی به غذای اصلی مردم ایرلند به خصوص فقرا تبدیل شد.
سیبزمینی به غذای اصلی ایرلندیها در زمستان تبدیل شد. کشاورزان فقط در مزارع و زمینهای استیجاری، سیبزمینی میکاشتند تا با وجود هوای سرد و فقر بتوانند خانواده خود را سیر کنند.
در سال ۱۸۴۵ میلادی، انگلهای سیبزمینی که منشا آن مکزیک بود از طریق کشتیهای تجاری به ایالات متحده و سپس به ایرلند و اروپا رسید. این انگل یک سوم محصول سیبزمینی سال ۱۸۴۵ میلادی و ۹۰ درصد سیبزمینیهای سال بعد را از بین برد و تاثیر این خسارت روی ایرلند بیش از هرجای دیگر بود، در سال ۱۸۴۷، قحطی سیبزمینی باعث گرسنگی بیسابقه شد.
با وجود گرسنگی مردم ایرلند، بریتانیاییها مواد غذایی ذخیره شده را از ایرلند به بریتانیا صادر میکردند و بیش از ۴۰۰۰ کشتی در طول دوران قحطی از بنادر ایرلند به بنادر بریتانیا از جمله لیورپول، بریستول و لندن و... منتقل شد. این کشتیها کره، گوشت و ماهی و لوبیا، خرگوش، عسل، ...را با خود حمل میکردند.
بریتانیا ثروت ایرلند را در دوران قحطی به چپاول برد و از ملت گرسنه مالیات گرفت و اجارهبها را بالا برد.
این قحطی باعث شد مردم هرآنچه به دست میآوردند، بخورند، اجساد مردگان همه جا را فراگرفته و روز به روز بیشتر میشد.
بسیاری از ایرلندیها به ایالات متحده مهاجرت کردند و آنها که نتوانستند به انتظار مرگ نشستند.
قحطی سیبزمینی یکی از وحشتناکترین گرسنگیهای ایرلند و نقطه تحولی در تاریخ آن به شمار میرود، به طوریکه نسبت جمعیت به مدت یک قرن کاهش یافت و رتبه ایرلند و بریتانیا رو به وخامت رفت زیرا آنها به وجود قحطی مالیاتها را افزایش دادند و غذا را به کشور خود صادر کردند.
این اتفاق در حافظه تاریخی مردم ایرلند باقی مانده و امروزه بسیاری از مردم ایرلند آن را یادآوری میکنند، و کمک عثمانیها را نیز فراموش نمیکنند همانطور که جنایت انگلیسیها را از یاد نخواهند برد.
مجسمههایی در ایرلند و ایالات متحده وجود دارد که این اتفاق تاریخی را یادآوری میکند.
کشتی هایی که به تابوت های مرگ تبدیل شدند!
در طول قحطی بزرگ ایرلند که در قرن نوزدهم میلادی رخ داد، صد ها هزار نفر از از خانواده های ایرلندی که این قحطی به آن ها فشار زیادی آورده بود، کشورشان را ترک کردند و به آمریکا و کانادا مهاجرت کردند. آن ها از طریق قایق ها و کشتی ها این کار را انجام دادند و در نتیجه بیشتر قایق هایی که در طول قحطی جابه جا می شدند بیش از اندازه جمعیت داشتند از طرفی این کشتی ها واقعا ساخت ضعیفی داشتند و خیلی مقاوم نبودند… به نوشته ی وبسایت موزه ی کشتی قحطی، Dunbrody، این افراد به درجه ای از شجاعت یا نا امیدی رسیده بودند که حاضر بودند ۶ هفته ی غیر قابل تصور سخت را در این کشتی های ضعیف آن هم روی آتلانتیک بگذرانند.
همه ی این مسافران در کابین زیر عرشه نگهداری می شدند و در نتیجه حتی به سختی می توانستند نور خورشید را ببینند. آن ها اجازه داشتند تا فقط یک ساعت در روز، آن هم در گروه های کوچک به روی عرشه بیایند آن هم برای اینکه بتوانند آشپزی کنند و چیزی را برای خورد و خوراکشان آماده کنند و وقتی هم که زمانشان تمام می شد باید به همان تاریکی برمی گشتند… حتی در طول طوفان های سخت شرایط از این هم که بود سخت تر می شد، در این اتاقک ها بسته می شد و آن ها حتی برای درست کردن غذا هم اجازه ی بیرون آمدن نداشتند و باید روزشان را فقط با چند عدد بیسکوییت سپری می کردند.
در بیشتر کشتی هایی که در زمان قحطی بزرگ ایرلند به سمت کشورهای دیگر در حرکت بودند، بهداشت به طرز وحشتناک و غیر قابل کنترلی پایین بود آن ها فقط آب دریا را برای شستشو در اختیار داشتند و همین موضوع باعث شد تا انواع و اقسام امراض شایع شود که از این امراض می توان به تیفوس و وبا اشاره کرد، این دو مریضی در آن زمان باعث مرگ تعداد زیادی انسان در این کشتی ها شدند.
بر اساس اسناد و شواهدی که از آن دوران در دسترس است، بسیاری از مردم همین که پایشان به داخل این کشتی ها باز می شد به تیفوس دچار می شدند. قبل از اینکه مردم سوار این کشتی ها شوند کاملا توسط دکترها معاینه می شدند تا مطمئن شوند که سالمند اما دکترها حتی افرادی که مریض بودند و در شرف مرگ بودند را هم از سفر منع نمی کردند و به آن ها هم اجازه ی سوار شدن می دادند. کشتی های بریتانیایی به دکترها هم نیازی نداشتند چرا که هر کسی را که در طول سفرهای دریایی می مردند را به راحتی به داخل آب می انداختند آن هم بدون این که بخواهند کوچک ترین مراسم مذهبی ای را برای او انجام دهند… در واقع این کشتی ها انگار به تابوت های مرگ تبدیل شده بودند.
تصورش را بکنید که در اتاقک های زیر عرشه ی کشتی هم صدها مرد، زن و کودک در آن تاریکی و فضای خفه کننده در کنار هم بودند آن هم بدون هیچ تهویه ای و هیچ امکاناتی هم برای افرادی که دچار ناراحتی های مختلف و حال به هم خوردگی می شدند وجود نداشت! در این کشتی ها هیچ تشکی وجود نداشت و اسکله ها هم هیچ وقت تمیز نمی شدند بنابراین در چنین شرایطی طبیعی است که افرادی که بیمار می شدند خیلی سریع افراد سالم را هم مبتلا می کردند و تعداد مرگ و میرها در این کشتی ها تا این اندازه بالا بود. انگار که به جای اینکه این کشتی ها ناجی مردم و رهایی از قحطی باشند، به وسیله ای برای مرگ سریع تر آن ها تبدیل شده بودند. بیشتر این مردم که مریض بودند و در سفر حالشان بد شده بود مجبور بودند تا در میان کثیفی های خود ۶ هفته را بگذرانند، و هر روز را مریض تر از روز قبل از خواب بیدار شوند.
علیرغم تمام این سختی ها و مشکلاتی که در بالا گفته شد مهاجران ایرلندی باز هم حاضر بودند تا همه ی این سختی ها را به جان بخرند تا از قحطی بزرگ ایرلند فرار کنند و دیگر به خانه هایشان برنگردند. یکی از روزنامه نگارانی که شرایط آن دوران ایرلند را بازگو کرده است می گوید: آن ها از یک فرم مرگ فرار می کردند تا به شیوه ای بدتر بمیرند!
بسیاری از افراد در طول این سفرها از فرط سوء تغذیه و بیماری می مردند و اجسادشان فورا به داخل آب انداخته می شد و طعمه ی کوسه های گرسنه می شدند و همین زمان بود که این کشتی ها به «تابوت های مرگ» مشهور شدند.
کشتی هایی هم که موفق می شدند تا این سفر مشقت بار را پشت سر بگذارند به جزیره ای به نام جزیره گریس که یک جزیره ی کوچک در ۳۰ مایلی پایین کبک است، می رفتند. اولین کشتی در تاریخ ۱۷ می ۱8۴۷ به این جزیره رسید که در آن ۴۷۰ مورد فرد مبتلا به تب شدید پیدا شد و تقریبا ۲ هفته ی کامل زمان صرف شد تا آن ها بتوانند دکتر را ببینند برای مثال یکی از کشتی ها با ۴۲۷ مسافر به سمت این جزیره به راه افتاده بود اما زمانی که به این جزیره رسید فقط ۱۵۰ نفر از آن ها زده مانده بودند. تنها در سال 1847 حدود ۱۰۰۰۰۰ ایرلندی به خاطر قحطی بزرگ ایرلند از کشورشان بار سفر را بستند و به شمال آمریکا رفتند که به طور میانگین از هر ۵ نفر یک نفر آن ها در اثر بیماری کشته شد.