زین الدین زیدان همیشه بازیکنی با کلاس بود. این بازیکن بسیار خونسرد و ماهرانه در کار با توپ بود و از نظر من بهترین فوتبالیست فرانسه است. اما، با وجود استعدادش، خاطره انگیزترین لحظه او در کسری از ثانیه جنون و رسوایی نهفته است. میراث زیدان همیشه با تصمیمی که او در بازی پایانی دوران حرفهایاش گرفت، لکهدار خواهد بود، زیرا پس از جام جهانی 2006 قبل از ضربه زدن به توپ، بازنشستگی را انتخاب کرده بود.
برای اکثریت قریب به اتفاق هواداران فوتبال، به جرات میتوانم بگویم ضربه سر تاریخی زیدان در فینال جام جهانی همان چیزی است که او را بیشتر به خاطرش به یاد میآورند. برخی می گویند این عادلانه است و کار خودش است، اما برخی دیگر ممکن است به فرانسوی آتشین دیگری به نام اریک کانتونا اشاره کنند که ضربهای کاراتهای به یک هوادار لگد زد و هنوز هم به خاطر فوتبالش به یادگار مانده است.
خوب... تفاوت اصلی زمانی است که زیدان همان کاری را انجام داد که تنها 10 دقیقه از دوران فوتبالش باقی مانده بود
وضعیت بازی
اتخاذ چنین تصمیمی در آخرین لحظه، زمانی که در بازی شکست خورده بود، همچنان مایه شرمساری خواهد بود، اما حداقل بر شانس قهرمانی کشورش در جام جهانی تأثیری نخواهد داشت. از آنجایی که او به هر حال در حال بازنشستگی بود، اگر کاری را انجام می داد که در زمان شکست مسابقه انجام می داد، ضربه سر تا حدی منطقی بود، حتی اگر باز هم تصمیمی بی رحمانه باشد. اگر هیچ چیزی برای او یا تیمش وجود نداشت، ممکن بود بسیاری از مردم کاملاً درک کنند.
اما زیدان خونسردی خود را در 10 دقیقه وقت اضافه از دست داد و، نتیجه 1-1 شد. به اندازه کافی خنده دار، ماتراتزی گل تساوی ایتالیا را به ثمر رسانده بود و در بیشتر بازی زیر پوست زیزو رفت.
10 دقیقه مانده به پایان بازی، زیدان به راحتی زمان کافی برای تغییر بازی داشت. حتی در صورت عدم موفقیت، بدون شک، او بهترین پنالتیزن فرانسه بود.
این زیدانی بود که تا به حال برای تیمش خون ریخته بود و قلبش را بازی می کرد. او در حال بازنشستگی بود و می خواست به عنوان یک بازیکن بدون پشیمانی فوتبال را ترک کند. اما به جای یک قهرمانی به سبک مسی در جام جهانی گذشته، کل دوران حرفه ای زیدان در یک لحظه عجولانه به پایان می رسد، به تلافی اظهار نظر در مورد خواهر زیدان.
چه اظهارنظری می تواند چنین عصبانیت غیرقانونی را در یک حرفه ای باتجربه، در بزرگترین بازی فوتبال جهان، در آخرین بازی او ایجاد کند؟ بازیکنی که قبلاً بارها و بارها تحت فشار جدی قرار گرفته بود و میخواست دوران حرفهای خود را در جام جهانی به پایان برساند، با یک «دیس» که هم سطح با شوخی «مامانت» است، فراتر از هر عقلی مواجه شد.
زیدان مقابل ماتراتزی
پس از پایان زمان عادی، مارسلو لیپی، سرمربی ایتالیا به ماتراتزی دستور داد تا زیدان را از بازی خارج کند و از او خواست تا جایی که می تواند به او محکم بچسبد.
پس از 20 دقیقه یا بیشتر از نبرد بین این دو، ماتراتزی در یک حرکت با هافبک، پیراهن زیدان را کشید و باعث شد بازیکن ایتالیایی عذرخواهی کند، در ابتدا (اگرچه این به گفته خود مارکو ماتراتزی است) به زیزو توضیح داد که نمی تواند این کار را انجام دهد.
زیدان در پاسخ گفت که ایتالیایی میتواند «اگر خیلی میخواهد پیراهنش را بعد از بازی داشته باشد». سپس اظهاراتی آمد که کاتالیزوری، یا نه احتمالاً به یاد ماندنیترین لحظه در تاریخ جام جهانی بود. ماتراتزی به همان شکل، با تشدید بی احترامی اما جزئی پاسخ داد و فریاد زد که "ترجیح می دهد خواهرش را داشته باشد تا پیراهنش".
گفتن این حرف خیلی خوب نیست و جایی در فوتبال ندارد، اما این همان واکنشی است که یک نوجوان انجام می دهد. ماتراتزی حتی ادعا کرد که نمیدانست زیدان حتی یک خواهر دارد. این یک اظهارنظر بی احترامی است، اما به عنوان یک شخصیت عمومی، باید انتظار داشته باشید که زیدان با موارد بسیار بدتری برخورد کرده باشد.
تشدید تنش کوچک مارکو در این جنگ لفظی، به بیان ملایم، تشدید نامتناسبی را به همراه خواهد داشت، زیرا زیدان مستقیماً به سراغ گزینه اصلی روی میز رفت. به سمت او چرخید و سرش را به سرعت در سینه مارکو فرو برد.
ماتراتزی روی زمین افتاد و داور چارهای جز زندگی در سناریوی کابوس وار شب قبل را نداشت. او باید در آخرین بازی خود، در فینال جام جهانی، زیدان را اخراج کند.
زیدان بدون هیچ سر و صدایی زمین را ترک می کند. چیزی جز سورئال نبود، او چیزی به داور نگفت، بازوبند کاپیتانی خود را به هم تیمی خود سپرد و از زمین خارج شد و تصویری نمادین خلق کرد، در حالی که از کنار جام جهانی عبور می کرد که بدون توجه به نتیجه، نمی توانست آن را بلند کند.
پایان دادن به حرفه خود با چنین رسوایی، در مورد چیزی که واقعاً می توان آن را توهین به زمین بازی توصیف کرد، تا به امروز هنوز گیج کننده است. چیزی که بدتر از آن است این است که یکی از بینظیرترین ضربههای سر بود که تا به حال دیدهاید. نمی توان از آن گذشت، اما تقریباً خنده دار به نظر می رسد زیرا او عمداً سینه خود را هدف قرار می دهد که فقط کل ماجرا را به یک حادثه واقعاً گیج کننده تبدیل می کند!
پینوشت : این یک ترجمه اختصاصی از سایتی خارجی بوده و نوشته من نیست