شماره ۱۱ از یاد رفته... ستاره ای که قدر خودش را ندانست...
حتما داستان پسری که برای موزیسین شدن دست رد به سینه الکس فرگوسن زد را شنیدهاید ، فوتبال انگلیس در از استعدادهای از یاد رفته است...
دالابونا ستاره ای است که ریسک کردن مسیر فوتبالش را نابود کرد، استعدادی سوخته، که در مقطع خودش شاید بهترین هافبک جوان تاریخ بود..اما ریسک و زیاده خواهی باعث شد که او از یاد همه برود
..
هافبک ، جوان، ایتالیا، چلسی... با شنیدن این اسامی یاد چه چیزی می افتید؟ شاید چزاره کاسادی... یا جورجینیو، البته ستاره ایتالیایی دیگری در تاریخ شیرهای لندنی بود که اگر انتخاب های اشتباهش نبود قطعا امروز او بهترین ایتالیایی تاریخ چلسی بود...
...
انگلیسی ها ضرب المثل معروفی دارند... آنها می گویند:Do not bite the hand of the one who gives you honey ، به فارسی می شود... دست کسی را که به تو عسل می دهد را گاز نگیر...
این را برای چه گفتم؟ خب قصه ما راجب کسیست که بی وفایی و بی باکی کار دستش داد...
چلسی زمانی مقصد ایتالیایی هایی بود که به جزیره می آمدند، همه می دانند زمانی با روی کار آمدن آنچلوتی در چلسی این باشگاه تبدیل به مقصد جدید ستاره های شده بود که به جزیره می آمدند...
محصول آکادمی فوتبال باشگاه آتالانتا یکی از همان استعداد ها بود، بازیکنی قد بلند، بور و خوش آتیه
او در لندن به همه چیز رسید، اما مسیر فوتبال ساموئله دالابونا چندان جالب پیش نرفت...
جانلوکا ویالی فقید و کلودیو رانیری، دو سرمربی ایتالیایی آن روزهای چلسی معتقد بودند پسر بور با وجود سن کمش، می تواند مهره تاپی در خط هافبک چلسی باشد...بسیاری از بازیکنان مورد غضب رانیری و ویالی قرار میگرفتند اما پسر طلایی آنگونه نبود... او بر خلاف بسیاری از بازیکنان فیکس ویالی فقید که در سیستم رانیری جایی نداشتند، محبوب هر دو مربی بود...
چند وقت پیش وقتی پولیسیچ به میلان رفت همه یاد دالابونا افتادند...انتقالی تلخ ... برای خودش، میلان و چلسی ...حتی زمانی که زمزمه جدایی چزاره کاسادی از آبی های لندن افتاد نیز هواداران یاد پسر طلایی افتادند
او فکر می کرد در کشورش اوضاع برایش عالی پیش می رود ولی نرفت...
خودش میگفت
:«وقتی از علاقه میلان باخبر شدم، با رانیری تماس گرفتم تا نظرش را جویا شوم. او به من گفت در چلسی بمان. هم تیمی هایت دوستت دارند. تو جوانی و روند پیشرفتت خوب پیش می رود، بازیکن مهمی برای چلسی هستی و در تمام مسابقات بازی خواهی کرد. در میلان چه کار خواهی کرد؟ تو برای فرهنگ ایتالیا ساخته نشده ای. آن جا فشار زیادی روی بازیکنان و مربیان می گذارند. ذهنیت در ایتالیا نسبت به انگلیس کاملا متفاوت است. میلان هم قهرمانان زیادی در ترکیبش دارد و تو آن جا فرصت کمی خواهی داشت. اما من روی نظر خودم پافشاری کردم. غیر ممکن بود که در 21 سالگی به پیشنهاد میلان نه بگویم؛ آن میلانی که یک تیم رویایی و پرستاره بود. به خودم مطمئن بودم و این توانایی را در خودم می دیدم که خودم را به تیم تحمیل کنم. چند ماه بعد از ورودم به میلان؛ فکر کنم دسامبر یا ژانویه بود که به خودم گفتم انتخابم برای ترک چلسی به مقصد میلان، اشتباهی مزخرف بود. مقابل کیه وو در کوپا ایتالیا گل زدم اما از عکس ها مشخص بود که در میلان خوشحال نیستم. در لندن همه چیز داشتم. در زمین و خارج از آن راحت بودم. باشگاه نسبت به من خیلی مهربان بود و وقتی نیاز داشتم به ایتالیا برگردم تا نزد خانواده بروم، چلسی همیشه برایم بلیط هواپیما رزرو می کرد. خوشحال بودم و لندن برایم چیز دیگری بود. اوضاع آن جا برایم خوب پیش می رفت و در حال پیشرفت بودم...»
عکس را میبینید⁉️ سیدوروف همین چند روز قبل برای تیم اوکراین در بازی خیریه بازی کرد و سوپرگل زد ولی از ساموئله امروز کسی حتی نامی یاد نمی آورد....
به درستی که رانیری به او حرف خوبی زد... او روحیه ای شکننده داشت... بگذریم، او به تیم آنجلوتی رفت، او امیدوار بود که در سیستم کارلتو عملکردی عالی داشته باشد... اما اوضاع آنطور که او میخواست پیش نرفت ، او مدام به تیمهای دیگر قرض داده میشد، یکبار لچه یکبار بولونیا و یکبار هم...
بالاخره صبر پدیده سابق هم به سر آمد
...
من در ناپل مانند یک خدا بودم، ولی...
او بعد از چند بار قرض داده شدن به تیمهای سری آ به ناپولی پیوست... نمی دانیم ،شاید از تغییر پشیمان بود به هر حال والتر او را خرید...
ناپولی سال بعد همراه با جنوآ، تیم دیگری که همراه با ناپولی به «غولهای خوابیده» معروف شده بودند، به سطح اول فوتبال ایتالیا برگشت. در بازگشت اما مربی ساموئله را کنار گذاشت ...
...
ساموئله نمونه خاصی از مزد تغییر است، حالا او بهتر از هر انسان روی کره خاکی دیگری میداند
«تغییر خوب نیست»
|