اختصاصی طرفداری | قرار نبود. ناگهان همه چیز زیرورو شد. سر پیچهای آخر، ناباورانه لاستیکها ترکید و کنترل از دست رفت و بار دیگر همه چیز به دست سیتی و گواردیولا افتاد. لیورپول و آرسنال در خانه خود شکست را متحمل شدند تا نمایش بزرگ بازهم در دستان آبیهای آسمانی قرار گیرد.
آیا داستان مثل همیشه پایان خواهد یافت یا هنوز امیدی وجود دارد؟ سیتی، ارباب فوتبال انگلیس، در دوران گواردیولا زمانیکه در این مرحله در صدر جدول لیگ قرار گرفته است، به آسودگی با موفقیت از خط پایان گذشته است.
آنها، چه برابر تیم شجاع کریستال پالاس و چه مقابل هر رقیبی دیگری در این هفتهها، مهارناپذیر در کورس قهرمانی پیش رفتهاند و از جایگاه سوم به صدر جدول رسیدهاند.
جدولی که هر هفته تغییر میکند...
بهطور فزایندهای بهنظر میرسد پایان و خداحافظی رویایی، خیالی بیش برای یورگن کلوپ و لیورپول نبوده است. در برههای چهارگانهی خارقالعاده در پایان راه ممکن بود اما خیلی سریع به ٣، ٢ و یک تقلیل پیدا کرد.
هشت روز پیش، بهنظر می رسید لیورپول در دوره آخر، مربی آلمانی خود را با ظروف نقره راهی کند اما پس از بدترین هفته فصل، بهنظر می رسد جشن سلطنت او با دستاوردهای جدید به پایان نخواهد رسید! حقیقت مثل همیشه روی تلخ خود را به رخ کشیده است!
لیورپول پس از تساوی مقابل منچستریونایتد، در دو بازی لیگ پنج امتیاز از دست داده است. پس از شکست مقابل آتالانتا، آنها برای اولین بار از سال ٢٠١٧ متحمل دو شکست متوالی در آنفیلد شدهاند، در چهار روزه فاجعه بار، به جای واکنش در مقابل آتالانتا در لیگ اروپا که در میان بدترین بازی های کلوپ، آن هم در آنفیلد جای میگیرد، شکست نکبتبار برابر کریستال پالاس از راه رسید. هشت سال و نیم پیش، اولین شکست کلوپ به عنوان سرمربی لیورپول در خانه، باز هم مقابل پالاس بود. این چیزی نبود که انتظارش را میکشیدیم.
لیورپول سایهای از تیمی به نظر میرسید که به بالای جدول رسیده است، خستگیناپذیری آنها جای خود را به شکنندگی داد. فشار و یورش بدون دقت، اضطرار بدون دقت، در فضایی دیوانهکننده با شتاب بهسوی شکست پیش میرفتند. تمامی تیم نظم و انضباط خود را در میان ارتباطات غلط از دست داده بود. لمس توپ، کنترل، تصمیمات ضعیف و پاسهای پراشتباه، تیم را به شدت تضعیف کرده بود، بسیاری از فرصتهای امیدوارکننده حتی منجر به یک شوت هم نشد.
خارج از بازی و توپ، خبری از هویت همیشگی تیم وجود نداشت؛ آن میل سیری ناپذیر بی امانی که جزو DNA لیورپول کلاپ است. لیورپولی که طی چند بازی اخیر دیده ایم، بدون سازماندهی مانند کبریت بی خطر است که بازی را برای حریفان آسان میکند. پالاس همیشه بازیکنی در فضاهای خالی داشت و هر زمانی که توپ را به دست میآوردند فرصتی برای ضد حمله داشتند. ضعفهای لیورپول ذرهای از اعتبار پالاس کم نمیکند.
گلاسنر مربی آلمانی پالاس، با تجربه خود در بوندس لیگا پیکره تیمش را به طرز ماهرانهای تراش داده است اما در لیورپول، تعداد کمی میتوانند از سرزنش فرار کنند. بهتر است «میون بُر» بزنم؛ اندی رابرتسون آنقدر خوب بود که گویی بهتنهایی با پالاس بازی میکند و جلوگیری از ورود توپ او از روی خط دروازه شگفتانگیز بود. آلیسون برای گلی که خورد بیتقصیر بود و در بازگشت پس از دو ماه دوری، یک سیو فوقالعاده انجام داد.
رابرتسون، او خوب بازی میکند
کلوپ همه چیز و همهکس را امتحان کرد، اما هیچچیز جواب نداد. حالا لیورپول به چرخش ناباورانهای و البته بعیدی در مقابل آتالانتا در ایتالیا. نیاز دارد تا باخت اسفبار ٣-٠ خانگی را جبران کند و از شش بازی پیش رو در لیگ، تنها دو بازی در آنفیلد باقیمانده است. بعد از شکست یک بر صفر مقابل پالاس همه چیز ناباورانه به بنبست رسیده است، و بیتعارف باید گفت؛ اصلاً قرار نبود داستان به این شکل به پایان برسد.
تجربه اولین شکست خانگی در لیک برتر بعد از ٢٩ بازی از اکتبر ٢٠٢٢، معنایش چیزی بیش از اینها بود؛ ظاهراً لیورپول در تلاش برای کسب بیستمین عنوان قهرمانی نیز، شکست و عقیم ماندن مأموریت پرافتخار و مهم که بدرقه راه مربی سفر کرده میشد را بهخوبی احساس کرد. زجر و فلاکت از سر و روی بازیکنان و هواداران میبارید! این نتایج خط قرمزی برای تیمی بود که تا دو بازی پیش در صدر جدول جای داشت. احتمالاً پایان آرزوها و رؤیاهای شیرین.
حتی بدبینترین و سختگیرترین طرفداران تیم قرمز مرسی ساید تصور هفته بدی به این شکل را نداشتند؛ دو باخت فاجعهبار با نمایشی ضعیف که حتی یک گل به همراه نداشت!پذیرش گل در ٢٠ دقیقه اول بازیها، با دفاعی ضعیف که ظاهراً بهتر هم نمیشود و مهاجمانی که طی دیدارهای اخیر با رقم خیرهکننده ٦٦ شانس گل موفق به گشودن دروازه نمیشوند!
نفس مردان کلوپ که همیشه برای ماراتونهای طولانی آماده هستند سردرگمتر از همیشه به نظر میرسند. پس از شکست ٣-٠ در آنفیلد مقابل آتالانتا، نتیجهای که صعود به مرحله نیمهنهایی لیگ اروپا را تقریباً غیرممکن کرد، شکست ویرانگرانه در لیگ، قهرمانی انگلستان را نیز بیشازپیش غیرممکن و نامحتمل کرده است.
لیورپول با بهترین فرم خود فاصله زیادی دارد، اما موقعیتهای ازدسترفته در نیمه اول در برابر منچستریونایتد و نیمه دوم در برابر پالاس غیرقابلتوضیح است. چهار شانس بزرگ برای چهار بازیکن مختلف، اما آب از آب تکان نخورد!، No goal! همه اینها باعث شد تا امید لیورپول برای تحتفشار قراردادن رقبای عنوان قهرمانی تضعیف شود.
باتوجهبه فرم درخشان منچسترسیتی، چیزی نزدیک به کمال موردنیاز بود و این شکست غیرقابلپیشبینی همه باورها را از بین برد. شش بازی دیگر لیگ برای پاسخ لیورپول باقیمانده است، اما پیروزی در همه آنها ممکن است دیگر کافی نباشد. لیورپول پیشازاین بارها منچسترسیتی را در رقابتهای قهرمانی دیده است، و امید به دعا و جنبل و جادو برای ازدستدادن سیتی برای امتیاز در دوره پایانی رقابتها بهندرت جواب داده است.
حالا و پس شکست در ماراتن دشوار دیشب سیتی و مادرید، رویای گواردیولا برای کسب دو سه گانه از دست رفت و این خبر بدی برای آرسنال و لیورپول، رقبای درگیر در کورس قهرمانی خواهد بود.
آمار من سیتی تحت نظر گواردیولا در 6 بازی آخر تمام فصول!
فصلی که وعدهها و آرزوهای زیادی را نوید میداد، تنها در چهار روز به طور چشمگیری فروریخت. ناکامی لیورپول در بسته نگهداشتن دروازه بهشدت آسیبزا و جبرانناپذیر است.
لیورپول به تغییری کاملاً غیرقابلباور نیاز دارد تا خود را تا پایان خط استوار نگه دارد، تا قادر باشد خودش را به خط پایان برساند، و شاید فقط شاید از پایان غمانگیز دوران کلوپ جلوگیری کند. مرغ از قفس پریده است. از اینجا تا پایان راه اگر قرمزها به قهرمانی دست پیدا کنند، یا از سد آتالانتا در اروپا لیگ عبور کنند، معجزه خارقالعادهای محسوب خواهد شد.
معجزهای چون استانبول، معجزه پیروزی ٤-٠ مقابل بارسلونا در آنفیلد. و این معجزهای خواهد بود که در تاریخ باشگاه جایگاه ویژهای خواهد یافت.
آیا به معجزه باور دارید؟