بوی گل محمدی سالهاست که همگان را به سمت اردیبهشت کاشان میکشاند. حالا ما میخواهیم در تیرماه شما را به سمت اسکو در دامنههای سهند راه بریم. البته با رنگ و لعابی غلیظتر. در دل روستایی پلهای. البته تا رسیدن به روستای «گونبرف» که چند سالی است در قالب یک جشنواره گل محمدی گردشگران زیادی را در تیرماه به سوی زیباییهای خود میکشاند، میتوانیم زیباییهای شهر اسکو را هم به تماشا بنشینیم.
● به سمت گونبرف
از تبریز تا روستای گونبرف نزدیک به دو ساعت فاصله است. بنابراین شما با قطار، هواپیما، اتوبوس یا وسیله شخصی باید خودتان را به تبریز برسانید. تبریز زیباییهای زیادی دارد که اصلا نیاز به گفتن ندارد. اما ما بدون اینکه دیداری از تبریز داشته باشیم مسیر را یکسره به سمت اسکو تغییر میدهیم. البته شما میتوانید بعد از بازدید از بازار تبریز و خانه مشروطیت و... جاده را به سمت اسکو برسانید. اما اگر شما روی ریل زندگی سوارید میتوانید قطار تبریز، مراغه و تهران را انتخاب کنید. این قطار از شمال و شمال خاوری روستاهای تابعه اسکو مانند ایلخچی و خسرو شهر میگذرد، ولی ما به شما پیشنهاد میدهیم مسیر تبریز به اسکو را از دست ندهید. بویژه در فصل تابستان. جاده به این سمت که میرسد شانه به شانه زیباییها قرار میگیرد. جاده در سایهسار سبز درختان با صدای رودخانهها یکی میشود و پشت هر پیچ زندگی لحظهای بکر را در قاب چشمان شما مینشاند. البته تا رسیدن به روستا یک مسیر جاده روستایی هم داریم. ولی به آمدنش میارزد اصلا شک نکنید.
● توقف در اسکو
تبریز را یکسره به اسکو میرسانیم. البته در میان زیباییهای طبیعی و همچنین باغات زیبای انگور. باغات انگور یکی از ویژگیهای شهر اسکو است که میتواند هم نگاه ما را شیرین کند و هم کام ما را.
پیش از رسیدن به روستای «گونبرف» میخواهیم در کوچه پسکوچههای اسکو قدم بزنیم. مسجد جامع اسکو میتواند یکی از انتخابهای ما باشد. دیدار از تپه میدان اسکو را هم باید در فهرست خودمان قرار دهیم. دریاچه ارومیه هم فاصله کمی با اسکو دارد. میتوانید تنی به آب شور در حال خشکیدنش بزنید. به یاد لجنهایی که روزگاری درد از بدن مسافران میگرفت.
راستی تا فراموش نکردهایم سری هم به چاپخانههای اسکو بزنیم. چاپ باتیک یکی از انواع چاپهای سنتی است که اسکو در آذربایجان شرقی تنها شهر ایرانی است که هنوز کارگاههای چاپ باتیک در آن فعال هستند. چاپ باتیک در شهرستان اسکو روی پارچههای ابریشم انجام و از نقش و نگارهای سنتی و رنگهای سرد در آن استفاده میشود. روش کار هم به این صورت است که موم را روی قسمتهای مورد نظر میریزند و بعد قسمتهای دیگر را رنگ میکنند. بنابراین روسریهای زیبایی میتوانید از اسکو به عنوان سوغات ببرید، روسریهایی که در شهرهای دیگر پیدا نمیکنید. مردم اسکو به این روسریها «کلاقهای» میگویند. البته روسریهای طرحدار تنها سوغاتی این شهر نیست. علاوه بر آن اسکو خشکبار، لبنیات و شیره انگور خیلی خوبی هم دارد.
● به سمت کندوان
به اسکو که میرسی حتی اگر مقصدت باغهای گل گونبرف باشد، باید وقتی را هم برای دیدار از روستای کندوان بگذاری. مگر چند روستا میتوان مثل کندوان پیدا کرد. تنها یک روستا آن هم در ترکیه. شاید هم نسبتی با هم داشتهاند این کوهکنان. روستای کندوان در دامنه کوههای سرسبز سلطان داغی است. درست در ۱۸ کیلومتری اسکو قرار دارد. پیش از آن هم میتوانید از روستای حیلهور بازدید کنید. یکی از روستاهایی که خانههایش مانند قبر میماند. البته جای زندگی زندگان بوده است نه مردگان. الان کسی در این روستا زندگی نمیکند. سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، دستی به سر و روی روستا کشیده تا گردشگران این مسیر از آن بازدید کنند. کوه سلطانداغی هم میتواند علاوه بر اینکه لذت کوهنوردی را به ما بچشاند، صحنههای منحصر به فردی برای عکاسی در اختیار ما بگذارد. اصلا این مسیر که ما در آن گام بر میداریم، جان میدهد برای تهیه پوسترهای عالی.
● سمفونی رنگها
در کندوان همه پوششها و زیراندازهای خانهها اعم از فرشها، گلیمها، پالازها، چهل تکهها و پردهها محصول دستان هنرمند زنان روستاست. هر صبحی که فرا میرسد، خانمها شروع به آب و جارو و خانهتکانی میکنند. گلیمها و چهلتکههای رنگارنگ، در بلندای ستیغ کوههای سهند بر دست زنان روستا تکان میخورد و سمفونی تکرارناپذیر رنگها را به تصویر میکشند. در همان زمان اگر در کوچههای تنگ و باریک کندوان گذر کنی، بوی نان محلی در فضا شما را به سوی خود میکشاند. آن را از دست ندهید.
جالب اینجاست که بیشتر آشپزخانهها در کندوان، به علت نبودن دودکش و فضای کافی در محوطه داخل خانهها و برای پرهیز از دود تنور، بیرون کندوها و در دامنههای کوه ساخته شدهاند. همین جا یادآوری کنم که بیشتر زنان روستای کندوان باسواد هستند و درصد بیسوادان این روستا حتی از تبریز و آذربایجان هم کمتر است.
روستا مسجد، حمام، مدرسه و آسیاب دارد و کران مسجد تقریبا بزرگترین کران روستاست. در اینجا آرامشی باورنکردنی به انسان دست میدهد. وقتی به این موضوع فکر میکنم که چگونه این انسانها، طبیعت سخت را به تسخیر خود در آوردهاند، به عنوان یک انسان در خود قدرتی مهارنشدنی حس میکنم که تمام همنوعان من در طول تاریخ برای مهار طبیعت از آن بهره بردهاند.
● چشمههای آب معدنی
سهند تنها خانههای شگفتانگیز و باغهای گل و انگور نیست. سهند به خاطر برف و باران فراوان سرچشمه رودهای متعددی است که یا جلگههای داخلی را مشروب میکند یا به دریاچه ارومیه میریزد. آب و هوای خوش این منطقه سبب حاصلخیزی خاک اطراف روستای کندوان میشود. مرغوبترین کشتزارهای اهالی کندوان در مقابل روستا، روی دشتی مرتفع و زیربنا قرار دارد. دره شمالی ـ جنوبی سرسبز کندوان یکی از خوشآبوهواترین و زیباترین نقاط کوهستانی ایران به شمار میرود که علاوه بر نهر نسبتا بزرگ دارای چشمههای آب معدنی نیز هست که دارای خواص پزشکی فوقالعاده بوده و میگویند در دفع سنگ کلیه بیتاثیر نیست.
مراتع سرسبز کوههای سهند از مهمترین مراکز دامداری و دامنههای اطراف کندوان یکی از بهترین نقاط پرورش دام در ایران به شمار میرود. بنابراین میتوانید خستگی تن را به یکی از چشمههای آب معدنی بدهید تا روحتان تازه شود.
هنوز هم میتوانید وقت خود را در سلطان داغی بگذرانید. منطقهای به نام «ارشد چمن» لبریز از لحظههای سبز و بکر که میتواند سوژههای بسیاری به عکاسان و عکسدوستان بدهد. در مسیر تبریز به اسکو گم نمیشوید. حالا میخواهد مسیر روستای کندوان باشد یا گونبرف. تابلوهایی برای معرفی مسیر نصب شده که شما را به مقصد میرساند.
در همین مسیر شما درخت خیلی بزرگ توخالی را مییابید که روزگاری محل یک کفاشی بوده است. اما امروز سازمان میراث فرهنگی دور آن را به عنوان یک اثر طبیعی حصار کشیده تا حفظ شود.
● گونبرف
کمی از راه خاکی است و روستایی، اما به گونبرف که میرسی میبینی که میارزد این راه را طی کنی. دو سوی جاده خاکی را هم درختان و مرغزار در بر گرفته است. بنابراین همه چیز برای یک تجربه ناب روستایی مهیاست؛ روستایی که در گُل غلت میخورد.
سبک معماری خانهها، پلهای است در دامان کوه. برخی از باغهای گل هم پلهای هستند و جان میدهد برای شکار لحظهها. چند سالی است در آغاز فصل گلچینی سازمان میراث فرهنگی، با همکاری فرمانداری اسکو جشنواره گل محمدی را در این فصل در روستا برگزار میکند که باعث شده تا مسیر بسیاری از گردشگران در این فصل به روستای گونبرف یا آن طور که مردمش میگویند گونبر کشیده شود. به هر حال شما یا باید فردا جمعه در این روستا باشید یا هفته آینده زمانی را برای دیدار از باغهای گل گونبرف اختصاص بدهید.
راستی اگر قصد دارید که چند روز را در این منطقه بگذرانید، در روستا جایی را پیدا نمیکنید مگر اینکه مهمان شورا باشید. اما مردم مهربانی دارد که با لبنیات روستایی از شما پذیرایی میکنند. فقط مواظب بیماریهای تابستانی هم باشید، بویژه تب مالت. اما اگر اهل چادر و کمپ نیستید باید در تبریز دنبال هتل و مهمانسرا باشید.
نگران نباشید تبریز به حد کافی هتل و مهمانسرا دارد. در روستای گونبرف متاسفانه امکان تبدیل گلها به گلاب نیست و به شهرهای دیگر از جمله تبریز و کاشان فرستاده میشود. اینجا فقط فصل گلچینی است. چقدر سخت است که گلی از ما باشد ولی دیگری گلابش را بگیرد. اما در حال حاضر شرایط دیگری برای گلکاران گونبرف وجود ندارد.