ده کوادریلیون سال بعد، جهان در دوران تاریک و تاریک منحط خواهد بود و دیگر گاز و غباری برای تشکیل ستاره وجود نخواهد داشت. بعید است که چیزی از زمین یا ما تا آن زمان باقی بماند، و حتی ممکن است کسی نباشد که کیهان را در آینده ای دور مشاهده کند. با این حال، اگر تمدن تکنولوژیک هنوز وجود داشته باشد، آنها مشغول تلاش برای زنده ماندن در برابر همه شانس خواهند بود.
در چنین آیندهای دور، کهکشانها بسیار تاریک خواهند بود و تنها حاوی سیاهچالهها، ستارههای نوترونی و بقایای فوقسرد ستارگان به نام کوتولههای سیاه خواهند بود. سیارات نادر خواهند بود چون مدار آنها در چنین بازه های زمانی طولانی منحط می شود. اینجا و آنجا، ممکن است گاهی ستاره ای وجود داشته باشد که فضای اطراف را روشن کند. آنها در سحابیهای گازی مانند تقریباً همه خورشیدها در عصر کنونی کیهان تشکیل نمیشوند، بلکه از طریق برخورد این کوتولههای سیاه فوقسرد، که میتواند باعث بیرون راندن ماده برای تشکیل دیسکهای پیش سیارهای شود. اینها انواع سیستم هایی هستند که ما هنوز با آنها آشنا خواهیم بود. کهکشانهایی که هنوز خانه تمدنهای تکنولوژیکی خواهند بود، ممکن است تاریک نباشند. این موجودات برای زنده ماندن به انرژی نیاز دارند و از آنجایی که ستارگان درخشان نادر خواهند بود، ممکن است با درهم شکستن این کوتوله های سیاه سرد سعی در ایجاد ستاره های جدید داشته باشند.
دانش فعلی ما از فیزیک به احتمال زیاد هنوز کامل نشده است و با پیشرفت تکنولوژی، ممکن است برخی از گزینههای بهتر برای قرار دادن ستارهها در مسیر برخورد با یکدیگر باز شوند، اما در حال حاضر، ما قبلاً برخی از روشهای نظری حرکت ستارگان را میشناسیم که هنوز میدرخشند. این کار را می توان با آینه های عظیمی که باد خورشیدی را در یک جهت هدایت می کنند انجام داد. این فناوری می تواند خورشیدها را در طول میلیون ها سال به مقصد برساند. با برنامه ریزی، ستاره های کوتوله سفید می توانند در مسیر برخورد با کوتوله های سیاه مرده و سرد پرتاب شوند.
آنها هنوز با انرژی گرمایی ذخیره شده از زمانی می درخشند که ستاره مولد آنها هنوز همجوشی هسته ای را انجام می دهد، اما این گرما را از دست می دهند و به کوتوله های سیاه سرد تبدیل می شوند. آنها از خاکستر عناصر باقیمانده تشکیل شدهاند که همچنان میتوانند همجوشی اتمی را در ستارگان پرجرمتر تامین کنند. به همین دلیل است که شکستن آنها می تواند دوباره آنها را شعله ور کند. خاکستر نهایی آهن است. ستاره های کوتوله سیاه آهن مرده دیگر نمی توانند دوباره شعله ور شوند.
سفر بین این سیستم های تاریک و غم انگیز ممکن است در آینده ای دور آسان تر باشد. فقدان گاز و غبار برای تشکیل ستاره باعث می شود اگر راه حلی برای این مشکل پیدا نشود، احتمال برخورد با چیزی با سرعت های بسیار نزدیک به سرعت نور کاهش می یابد. تمدنهای باقیمانده ممکن است سفرهای حماسی را از طریق کهکشانهای مرده خود به سوی ستارگانی که همچنان میدرخشند یا سیاهچالههای در حال چرخش را آغاز کنند تا از طریق ابرتابش پنروز انرژی را از حرکت زاویهای خود استخراج کنند.
ما قبلاً دریافت انرژی از این طریق را در مدل های صوتی آزمایش کرده ایم. در وسط بلندگوهایی که به صورت دایره ای چیده شده اند، یک استوانه چرخان قرار دادیم. صدایی با تأخیر در آنها پخش شد تا امواج صوتی به هم بپیچد. آنها از سیلندر در وسط پریدند و صدا تقویت شد، به این معنی که حجم آن با انرژی ناشی از تکانه زاویه ای سیلندر در حال چرخش افزایش می یابد، که اگر موتوری آن را تغذیه نمی کند، سرعت آن کاهش می یابد. به همین ترتیب، میتوانیم فوتونها را به سیاهچالههای در حال چرخش بتابانیم و فرکانس آنها را افزایش دهیم.
کسی فکر میکند که چنین کهکشانهای مردهای گنجینهای برای فناوریهای گمشده و مکانهای باستانشناختی بیشمار گونههای قبلی هستند که برای میلیاردها و تریلیونها سال پدیدار شدند و از بین رفتند. هیچ چیز نمی تواند دور از حقیقت باشد. تمام نشانههای فعالیت آنها تنها در میلیونها سال در سیارات و حداکثر یک میلیارد سال در فضا از بین میرود، اگر پایگاههایی بر روی جهانهای مرده داشته باشند که در آن جوی وجود نداشته باشد که بتواند باعث فرسایش شود. اگر آخرین گونه زنجیره ای از پیوندها با تمدن های قبلی نداشته باشد، نمی توانند تاریخ غنی دوران گذشته را کشف کنند. در چنین دورههای طولانی، سفینههای فضایی باستانی و کاوشگرهایی که در فضا پیش میروند و هنوز در برخی از سیاهچالهها یا ستارههای کوتوله سیاه نیفتادهاند، غیرقابل تشخیص خراب میشوند و اطلاعات و فناوریهای موجود در آنها پاک میشوند.
وقتی آخرین تمدنهای باقیمانده تمام کوتولههای سیاه غیرآهنی باقیمانده را با هم در هم میکوبند و تمام انرژی را از سیاهچالههای در حال چرخش استخراج میکنند و باعث میشوند چرخش آنها متوقف شود، در حال حاضر هیچ راه شناختهشدهای برای دریافت نیرو برای عملکرد آنها وجود نخواهد داشت. سیاهچالههای باقیمانده همچنان مقادیر بسیار کمی انرژی را از طریق تبخیر از طریق تشعشعات هاوکینگ تولید میکنند که به احتمال زیاد برای تمدنهای تکنولوژیک بسیار کم است. هنگامی که آنها تبخیر شوند، جهان به پایان خود خواهد رسید. می توان آن را با شرایطی مقایسه کرد که در آن یکی از ویژگی های تعیین کننده آن یعنی گذشت زمان متوقف می شود. این پایان نهایی کیهان شگفت انگیز ما خواهد بود که خانه تمدن ها و شگفتی های بی شماری بود که دیگر وجود ندارند.