باب دلمی بس که تورو خوب کشیدن چشمای تو تهرونو به آشوب کشیدن
باب دلمی بس که دل انگیزه نگاهت خطاطی ابروتو چه مطلوب کشیدن
دور منو موهای تو نیزار کشیدن نای منو موهای تو بر دار کشیدن
هم موی منو هم قد و بالای تو رعنا همسایه و همزاد سپیدار کشیدن
از دست تو تو سینه ی من هلهله بر پاست انگار درختی رو پر از سار کشیدن
دست منو به موی تو محتاج کشیدن چشماتو شبیه شب معراج کشیدن
شیرینی هاشور لبت قند فریمان خلخال و خط و خال لبت خطه ی گیلان
انگار که بابلسر و تا نور کشیدن شیرازه ی چشماتو سیانور کشیدن
از دست تو تو سینه ی من هلهله بر پاست انگار درختی رو پر از سار کشیدن
دست منو به موی تو محتاج کشیدن چشماتو شبیه شب معراج کشیدن
از دست تو تو سینه ی من هلهله برپاست انگار درختی رو پر از سار کشیدن