آلبوم ۷۸ - ۱۳۹۸
شر و آهنگ : تتلو
تنظیم : معراج طبسی
داداش قسم نده داداش قسم نده به ارواح خاک آقام
قسم وقتی اعتبار داره که اعتقادی مونده باشه
وقتی چیزی نمونده که دوسش داشته باشی
فرقی نداره به چیزی قسم بخوری یا نه!
من واسم قسم مرد آقام مرد ننم مرد
من واسم زنم مرد حتی زنجیر گردنم مرد
همه روح و تنم مرد واسه من وطن مرد
من فقط صفر و صدم حد وسطم مرد
من واسم قسم مرد آقام مرد ننم مرد
من واسم زنم مرد حتی زنجیر گردنم مرد
همه روح و تنم مرد واسه من وطن مرد
من فقط صفر و صدم حد وسطم مرد
بدنم روح نداره
اونی که من میخوامش خیلی دوره اونور آبه
من هنوز دوسش دارم ولی خب رو من کلاً ذهن اون خرابه
این خونه نور نداره شبا تنهایی میشه ... پاره
تنها چیزی که درست فهمیده اینه حرص منو خوب دراره
دلم از شهر بریده هر کی اومد بغلم دهنش بو الکل میده
ولی سر میکنم هر طوریه دیگه اعصاب ندارم قهر کنی هی
من واسم قسم مرد آقام مرد ننم مرد
من واسم زنم مرد حتی زنجیر گردنم مرد
همه روح و تنم مرد واسه من وطن مرد
من فقط صفر و صدم حد وسطم مرد
من واسم قسم مرد آقام مرد ننم مرد
من واسم شوهرم مرد حتی زنجیر گردنم مرد
سرآغاز راهی بودم که مقصدی نامعلوم داشت
خیابانی پوشیده از ترس و دوشیده از عشق
سرانجام حالی بودم که آینده.ای نامشروع داشت و من چه بی پروا
در پی پروانه شدن و چه دیوانه و بی.بال در پی پرواز
آری جهان ما جهش نداشت و
من هر روز دچار بیگ بنگ درون
من واسم رفیقم مرد من پر سنگینیام توم یه علی بیغم مرد
من واسم آبجیم مرد داداش مرد
دادیم دست هر کسی جفت آلوها رو هم باهاش خورد
من واسم قسم مرد
تو رو هم بلاکت کردم هه ببخشید دستم خورد
من واسم حشیش مرد شراب مرد
ولی خب رو جنس بودم و اون تا صبح .....
دوباره سگ شدم نمیزنم جیک خیره
دوباره کاری کردی بخوره دکمه .....
دوباره مردم و این شبا میکنن شیک پیرت
تو فهرست همه این شهر خورده تیک زیرت
من واسم عشقت مرد
بدبختی شروع شد تا چشام به چشمت خورد
من شدم یه چت خل ولی چت تو نه دیگه چت گل
همونا که بزرگ کردم شدن برام شر
ادا ما رو درآوردن شدن کلانتر
و ما کلاغ پر و ما کلاغ پر
تو خونه بیکار فقط دود میگیرن برام تل
هی میگم الان نه و الان نه
من خورد و خمیر ولی توقع دارن از آدم
و دائم میدن عذابم و عذابم (به ارواح خاک آقام)
من خودم استرسم من خودم خرابم
نه همه شدن چپ با من
حتی خاموش میشه هی لپ تاپم
از چشم همه افتادم همه روم فاز بد دارن
بیخیال قسم و آیه عین مردهها رفتارم (لا اله الا الله)
قسم شکو اَ بین میبره من به همه چی شک دارم!
من واسم قسم مرد آقام مرد ننم مرد
من واسم زنم مرد حتی زنجیر گردنم مرد
همه روح و تنم مرد واسه من وطن مرد
من فقط صفر و صدم حد وسطم مرد
من واسم قسم مرد آقام مرد ننم مرد
من واسم زنم مرد حتی زنجیر گردنم مرد
همه روح و تنم مرد واسه من وطن مرد
من فقط صفر و صدم حد وسطم مرد
چطور زمینی که در حال نفس کشیدن است را نمیبینند و
توقع جاودانگی دارند از برگههای درست شده از درختان مرده
سهم ما قاطی شدن با آتش نبود و تنها کمی گرمی
ما را بس بود که از بازی با آتش سوخته شدهایم
سهم ما غرق شدن در دریا نبود چون
کشتار صاحبخانه رسالت میهمان نیست
روانی که میشم
خوششون میاد مردم این شهر روان پریشن!
حتی اونی که جونم بود عمرم بود همه چیم بود
انگاری رفت و مرد برام پریشب
عصبی که میشم همه فاز بد میدن
جای اینکه ببینن چه مرگمه در میرن
چقده سخته بین این هالوها فهمیدن
تا صبح بیدار ولی هزار بار این لالوها رد میدم
من واسم خنده مرد روز خوش ندیدم بعد تو
دلم شد یه قبرستون وقتی کندم توش قبرتو
یه روح شدم من به کل من واسم عشقت مرد
بدبختی شروع شد تا چشام به چشمت خورد
من شدم یه چت خل ولی چت تو نه دیگه چت گل
بیخیال دور دورا وقتی جلو پا اینه
... ندارم که برم حتی جلو آیینه
خندههام عصبی فشارم پایینه
اونی که مال منه به همه پا میده
من واسم قسم مرد آقام مرد ننم مرد
من واسم زنم مرد حتی زنجیر گردنم مرد
همه روح و تنم مرد واسه من وطن مرد
من فقط صفر و صدم حد وسطم مرد
من واسم قسم مرد آقام مرد ننم مرد
من واسم زنم مرد حتی زنجیر گردنم مرد
همه روح و تنم مرد واسه من وطن مرد
من فقط صفر و صدم حد وسطم مرد
از مردمی که تولد یک کودک را سرگرمی و زندان یک سگ را
دلگرمی و قفس بلبل را موسیقی میپندارند،عشقی فوران نخواهد شد
در جهنمی که میگریند برای خروج،تنها خنده را دیوانگی برزخ را
خاکستری و بهشت را آرزو میتوان پیدا کرد
و در چنین آشفتهبازاری قسم تنها یک دروغ ساده است خلاص!