بسم الله رحمان رحیم
واچ داگز ۱ : دنیایی هک شده و انتقامی تلخ

انتشار بازی Watch Dogs ۱ در سال ۲۰۱۴ توسط یوبیسافت، موجی از هیجان را در جامعه گیمرها ایجاد کرد. این عنوان که در سبک اکشن-ماجراجویی جهانباز طراحی شده، داستانی تاریک و پرتنش را در شهری مدرن و تحت کنترل فناوری روایت میکند. شیکاگو، به عنوان صحنه اصلی روایت، تبدیل به مکانی شده که هر جزئیات آن توسط سیستم ctOS (سیستم عملیاتی شهری متمرکز) مدیریت و جاسوسی میشود.
داستان: انتقام در عصر دیجیتال

شخصیت اصلی بازی، ایدن پیرس، یک هکر ماهر و مرموز است که پس از مرگ خواهرزادهاش در یک حمله تروریستی برنامهریزیشده، به دنبال کشف حقیقت و انتقامگیری میرود. داستان بازی با موضوعاتی مانند حریم خصوصی، سوءاستفاده از قدرت تکنولوژی و فساد سیاسی گره خورده و بازیکن را به چالشهای اخلاقی میکشد. ایدن در این مسیر با گروههای خلافکار، هکرهای رقیب و مقامات فاسد درگیر میشود و پرده از توطئهای بزرگ برمیدارد.
گیمپلی: هک به عنوان سلاح

مکانیک اصلی و منحصربهفرد واچ داگز ۱، سیستم هک پیشرفته آن است. بازیکنان میتوانند با استفاده از گوشی هوشمند شخصیت، تقریباً هر وسیله الکترونیکی در محیط را کنترل کنند؛ از دوربینهای امنیتی و چراغهای راهنمایی گرفته تا سیستمهای مخابراتی و سلاحهای محیطی. این قابلیت به بازیکن اجازه میدهد با خلاقیت به مقابله با دشمنان بپردازد؛ مثلاً با منفجر کردن ترانسفورماتورها برای ایجاد اختلال یا هک خودروها برای فرار از تعقیبها.
علاوه بر این، بازی ترکیبی از اکشن سوم شخص، مخفیکاری و رانندگی را ارائه میدهد. جنگها میتوانند به صورت مسلحانه یا با تاکتیکهای غیرمستقیم (مانند استفاده از محیط برای خنثی کردن دشمنان) پیش بروند. بخش رانندگی هم با وجود انتقادهایی درباره فیزیک خودروها، تجربهای پرسرعت و چالشبرانگیز خلق میکند.
جهان باز: شیکاگو زنده و متنوع

شهر شیکاگو در واچ داگز ۱ به عنوان یک شخصیت مستقل عمل میکند. محلههای مختلف، از مناطق فقیرنشین تا مرکز شهر پرزرقوبرق، هر کدام حالوهوای منحصربهفردی دارند. بازیکنان میتوانند در کنار ماموریتهای اصلی، در فعالیتهای فرعی مانند تعقیب مجرمان خرد، شرکت در مسابقات غیرقانونی یا حل معماهای هک نیز شرکت کنند. سیستم آبوهوای پویا و چرخه روز و شب نیز به غنای جهان بازی افزوده است.
نقدها و میراث

واچ داگز ۱ با استقبال مثبت اما همراه با انتقادهایی روبهرو شد. گرافیک بازی در مقایسه با تریلرهای اولیه کاهش یافته بود، اما نوآوری در مکانیک هک و طراحی جهان باز مورد تحسین قرار گرفت. برخی نیز شخصیت ایدن پیرس را بیشازحد سرد و غیرقابل ارتباط دانستند. با این حال، بازی به دلیل پرداختن به موضوعات روز جامعه مانند نظارت جمعی و امنیت سایبری، تبدیل به اثری تأملبرانگیز شد.
این عنوان زمینه ساز سری موفق واچ داگز شد و با انتشار نسخه های بعدی مانند واچ داگز ۲ و واچ داگز: لژیون، میراث خود را به عنوان یکی از بازیهای مطرح ژانر جهانباز تثبیت کرد. اگر به داستانهای تیره، گیمپلی مبتنی بر استراتژی و دنیایی پر از جزئیات علاقه دارید، واچ داگز ۱ تجربه های به یادماندنی است
واچ داگز ۲: انقلابی رنگارنگ در دنیای هک و مقاومت

انتشار Watch Dogs ۲ در سال ۲۰۱۶ توسط یوبیسافت، تحولی چشمگیر در سری این فرنچایز ایجاد کرد. این نسخه که نسبت به پیشینی تاریک و جدی خود (واچ داگز ۱) رویکردی سرزندهتر و طنزآمیزتر دارد، داستان گروهی از هکرهای جوان را روایت میکند که با استفاده از فناوری، علیه نظامهای سرکوبگر و شرکتهای فاسد مبارزه میکنند. صحنه اصلی بازی اینبار شهر سانفرانسیسکو است که با رنگهای پرجنبوجوش، فرهنگ هیپی و فضای استارتآپی به تصویر کشیده شده است.
داستان: هک و مبارزه با بی عدالتی

شخصیت اصلی بازی، مارکوس هالووی، یک هکر نابغه و باهوش است که به دلیل اشتباه سیستم ctOS 2.0 به اشتباه به عنوان یک مجرم شناسایی میشود. او به گروه هکتیویست دِد سِک (DedSec) میپیوندد تا با افشای فساد شرکتها و دولت، شهرت این گروه را احیا کند. برخلاف فضای تلخ و انتقامجویانه نسخه اول، داستان اینجا مملو از طنز، انرژی جوانی و نقد اجتماعی است. موضوعاتی مانند نظارت گسترده، حریم خصوصی، نژادپرستی سیستمی و قدرت رسانهها در مرکز توجه قرار میگیرند.
گیمپلی: آزادی عمل و خلاقیت بی حد و مرز

واچ داگز ۲ مکانیک هک نسخه اول را به سطحی کاملاً جدید ارتقا میدهد. بازیکنان حالا با ابزارهای متنوعتری مانند دوربینهای کنترل از راه دور، خودروهای RC، پهپادها و حتی هک انسانها (مثلاً ایجاد اختلال در ایمپلنتهای پزشکی!) روبرو هستند. این آزادی عمل به بازیکنان اجازه میدهد ماموریتها را به روشهای کاملاً متفاوت انجام دهند:
مخفیکاری کامل: استفاده از پهپاد برای خنثی کردن دشمنان از راه دور.
آشوبگری: هک خودروهای پلیس یا ایجاد ترافیک برای فرار.
رویکرد غیرخشونتآمیز: استفاده از شوکر یا هک برای گیج کردن دشمنان بدون کشتن آنها.
بخش رانندگی نیز بهبود یافته و خودروها واکنشپذیری واقعیتری دارند. علاوه بر این، سیستم همکاری آنلاین به بازیکنان اجازه میدهد بهطور اشتراکی در ماموریتها شرکت کنند یا در رویدادهای جهان باز با یکدیگر رقابت کنند.
جهان باز: سانفرانسیسکو، شهری زنده و پرجزئیات

سانفرانسیسکو در واچ داگز ۲ به یکی از جذابترین شهرهای باز در تاریخ بازیها تبدیل شده است. محلههایی مانند منطقه تکنولوژیک سیلیکون ولی، خیابانهای پرجنبوجوش اوکلند و سوختهمانند مارین هِد هر کدام نمادی از تضادهای جامعه آمریکایی هستند. فعالیتهای فرعی بازی نیز بسیار متنوعند: از هک کردن افراد برای دزدیدن بیتکوین گرفته تا شرکت در مسابقات رانندگی غیرقانونی یا حل معماهای پیچیده هک.
همچنین، بازی با طنز سیاه خود به شوخی با فرهنگ مدرن میپردازد؛ مثلاً بازیکنان میتوانند با هک کردن افراد، آهنگهای مسخره را روی گوشیهایشان پخش کنند یا توئیتهای طنز از حساب DedSec ارسال کنند!
نقدها و جایگاه در سری

واچ داگز ۲ با استقبال گرمتری نسبت به نسخه اول مواجه شد. منتقدان شخصیتپردازی جذابتر (بهویژه مارکوس و اعضاء رنگارنگ DedSec)، طراحی آزادانه ماموریتها و طنز هوشمندانه بازی را تحسین کردند. با این حال، برخی از انتقادها به سمت سادهگیری بیشازحد در برخی بخشهای داستان یا عدم تمرکز بر عمق احساسی شخصیتها متمرکز بود.
این بازی نهتنها میراث واچ داگز را نجات داد، بلکه با پرداختن به مسائل روز مانند نفوذ شرکتهای بزرگ فناوری و قدرت شبکههای اجتماعی، به عنوان اثری پیشرو در ژانر خود شناخته شد. نسخه دوم همچنین پایههای سری را برای عنوان بعدی (واچ داگز: لژیون) محکمتر کرد که در آن ایده «هک جمعی» و کنترل تمام شخصیتهای جهان بازی مطرح شد.
اگر به دنبال تجربهای هستید که ترکیبی از اکشن پرتحرک، استراتژی مبتنی بر هک و طنز اجتماعی باشد، واچ داگز ۲ با جهان باز پرجنبوجوش و شخصیتهای بهیادماندنیاش، انتخابی بینظیر است
واچ داگز: لژیون - شورش گری جمعی در لندن آینده

انتشار Watch Dogs: Legion در سال ۲۰۲۰ توسط یوبیسافت، جسورانهترین تجربه این سری را به گیمرها ارائه داد. این نسخه که در لندن نزدیک به آینده جریان دارد، مفهومی انقلابی را معرفی میکند: «بازی کردن با هر شخصیتی در جهان باز». در دنیایی که آزادیهای فردی نابود شده و شهر توسط الگوریتمها و نیروهای سرکوبگر اداره میشود، بازیکن باید گروهی از شورشیان را رهبری کند تا نظام فاسد را سرنگون سازد.
داستان: مقاومت در برابر دیکتاتوری دیجیتال

پس از یک حمله تروریستی مرموز که به دنبال آن دِد سِک (DedSec) مقصر شناخته میشود، لندن تحت کنترل شرکت آلبرتون و نیروهای خصوصی سیستم ctOS قرار میگیرد. دولتی فاسد و گروههای خلافکاری مانند کلاب کارخانه (با الهام از برکسیت و ناآرامیهای اجتماعی) شهر را به مکانی خطرناک تبدیل کردهاند. بازیکنان باید اعضای جدیدی را به دد سک اضافه کنند، شهروندان عادی را به شورشیان تبدیل نمایند و حقیقت را افشا کنند.
برخلاف نسخههای پیشین، اینجا شخصیت اصلی ثابتی وجود ندارد. هر فرد در شهر لندن، از یک هکر نوجوان گرفته تا یک مادربزرگ بازنشسته یا حتی یک ربات کشنده، میتواند به عضوی از تیم شما تبدیل شود. این سیستم منعکسکننده ایده «قدرت جمعی» است: هر شهروند یک داستان، مهارتهای منحصربهفرد و حتی ضعفهای خاص خود را دارد.
گیمپلی: هرکس یک سلاح است

مکانیک انقلابی «بازی به عنوان هر شخصیت» قلب تجربه لژیون است. بازیکنان میتوانند با صحبت با شهروندان، ماموریتهای خاصی انجام دهند تا آنها را متقاعد به پیوستن به دد سک کنند. هر شخصیت تواناییهای خاصی دارد:
برخی در هک سریعتر هستند.
برخی به سلاحهای سنگین یا هنرهای رزمی مسلطاند.
برخی حتی حیوانات خانگی یا پهپادهای مرگبار همراه خود دارند!
سیستم مرگ دائمی (در حالت سخت) نیز خطر را افزایش میدهد: اگر شخصیتی کشته شود، برای همیشه از دست میرود. این موضوع بازیکن را وادار میکند تا استراتژیکتر عمل کند و برای هر ماموریت، عضو مناسب را انتخاب نماید.
علاوه بر این، بازی مکانیکهای هک را با افزودن رباتها و پهپادهای پیشرفته گسترش میدهد. بازیکنان میتوانند از پهپادهای حملونقل برای پرواز در شهر، هک کردن «اسپایدربات»ها برای نفوذ به دشمنان، یا حتی کنترل خودروهای خودران استفاده کنند. بخش مخفیکاری و اکشن نیز با تنوع سلاحها و گجتها (مثل نانوتکنولوژی درمانی) غنیتر شده است.
جهان باز: لندن، شهری در آستانه فروپاشی

لندن در واچ داگز: لژیون به تصویری تاریک و دیستوپیایی از آینده نزدیک تبدیل شده است. خیابانهای شلوغ کمدن، کانالهای آبی کمبریج و آسمانخراشهای شیشهای منطقه مالی، همگی تحت نظارت دائمی دوربینها و پهپادها هستند. بازی با نقد واضحی از نظارت جمعی، نژادپرستی ساختاری و قدرت شرکتهای فناوری، فضایی اضطرابآور خلق میکند.
فعالیتهای فرعی شامل آزادسازی مناطق از کنترل نیروهای متخاصم، حل پازلهای هک پیچیده و حتی شرکت در مسابقات مبارزه با رباتها میشود. همچنین، حضور شخصیتهای معروف مانند آیدن پیرس (قهرمان واچ داگز ۱) و رنچ (از واچ داگز ۲) در محتوای الحاقی Bloodline، پیوند جذابی با سری اصلی ایجاد میکند.
میراث: آینده نامعلوم، امکانات بی پایان

لژیون با وجود نقاط ضعف، ثابت کرد که سری واچ داگز جسارت تجربه مفاهیم جدید را دارد. این بازی با تمرکز بر ایدئولوژی جمعگرایی و نقد فناوریهای نظارتی، مسیر را برای آینده فرنچایز باز گذاشته است. اگرچه یوبیسافت هنوز درباره نسخه بعدی واچ داگز اعلامی نکرده، اما لژیون به عنوان اثری پیشرو در ژانر جهانباز، نشان میدهد که «هک» تنها یک ابزار نیست، بلکه نمادی از امید به تغییر است.
برای علاقهمندان به داستانهای دیستوپیایی، گیمپلی مبتنی بر استراتژی و جهانبازهای پرجزئیات، واچ داگز: لژیون تجربهای است که ارزش کشف دارد ــ حتی اگر گاهی در پیچیدگیهای خود گم شود!
اندکی والپیپر و فن آرت از این سری بازی










شما با کدوم نسخه بیشتر حال کردید ؟
پایان ツ