طرفداری- توماس توخل پس از فاش شدن اختلافاتش با مدیریت باشگاه، به دنبال آرام کردن جو است. موضوعی که نشریه بیلد آلمان از آن به عنوان صلح وستفالیا1 یاد کرده است.
به گزارش بیلد، دکتر اولاف ماینکینگ، مدیربرنامه های توماس توخل، خواهان ادامه کار این مربی در بروسیا دورتموند است. ماینکینگ پیرامون اختلافات اخیر و اخبار جدایی احتمالی توخل گفت:
هدف ما این است که توماس توخل در دورتموند بماند و همه چیز دوباره آرام شود.
اما موضع گیری توخل اندکی متفاوت بود، او به فاکس اسپرت هلند در پاسخ به اینکه آیا در فصل آینده سرمربی دورتموند خواهد بود گفت:
من از دورتموند تا آگزبورگ مربی تیم خواهم بود، این چیزی است که اکنون اهمیت دارد.
بروسیا دورتموند روز شنبه بیست و سوم اردیبهشت در چارچوب هفته سی و سوم بوندس لیگا میهمان آگزبورگ خواهد بود. سرمربی دورتموند درخصوص اخبار و شایعات مبنی بر اختلافات او با مدیریت و جدایی اش از بروسیا دورتموند اضافه کرد:
اول از همه بگویم که جنگی وجود ندارد. شایعات به وجود آمده به دلیل مصاحبه آقای واتسکه در روز شنبه بود، یک روز بسیار مهم. این حق او است، چرا که او رئیس است. برای خلاص شدن از این شایعات، من نظری در این مورد نمی دهم. تمرکزم در هفته های پایانی تنها بر روی تیمم خواهد بود. ما هنوز دو بازی دیگر و یک فینال جام حذفی داریم. هدف های بزرگی داریم که می خواهیم به آن ها دست پیدا کنیم.
وقتی خبرنگار در مورد پایان کار او در دورتموند پرسید، توخل گفت:
پایان کارم در دورتموند؟ به نظرم تمرکز ما تنها باید معطوف به بازی بعدی باشد. پس باز هم نظری در این مورد نخواهم داد.
میشائیل تسورک، مدیر ورزشی دورتموند نیز در واکنش به شایعات نظری مشابه توماس توخل دارد:
تمام تمرکز ما روی دو بازی پایانی بوندس لیگا و فینال برلین است.
مدیران باشگاه دورتموند همین حالا گزینه های احتمالی برای جانشینی توخل را بررسی می کنند و حتی با لوسین فاوره مذاکراتی داشته اند، اما شاید صلح وستفالنی پس از فینال برلین حاصل شود. بازی ای که می تواند ورق را برای توماس توخل برگرداند.
1: پیمان وستفالی، پیماننامهای است که پس از پایان جنگهای سی ساله مذهبی در اروپا (۱۶۱۸–۱۶۴۸) میان کشورهای اروپایی در ۱۶۴۸ میلادی بسته شد. در این پیمان تمام کشورهای اروپایی به جز بریتانیا و لهستان شرکت داشتند. وستفالی نخستین پیمان صلح چند جانبه پس از رنسانس در اروپا است. این پیمان بعدها منجر به معاهدات بزرگ مشابهی بین کشورها شد که در نهایت به قانون بینالملل انجامید. صلح وستفالیا، الگو و پایه جامعهٔ ملل و سپس سازمان ملل متحد گردید.
در این پیمان حقوق برابر و یکسان کشورها به عنوان واحدهای سیاسی مستقل برای نخستین بار مطرح و مورد پذیرش قرار گرفت. مطابق این پیمان کشورهای مستقل حق تعیین سرنوشت خود را دارند، برابر اند و حق دخالت در امور هم را ندارند؛ بنابراین این پیمان گاه در تعارض با جهانی سازی و دخالتهای نظامی، انسانی و دخالت علیه دولتهای شکست خورده (زمینهٔ باندهای تروریستی) است.