تا پیش از پیدایش قدرت های نوظهور با پشتوانه های مالی سنگین همانند اماراتی ها قطری ها تصورمان اینگونه بود که مدیران باشگاه های متمول به دنبال ان هستند تا در سریع ترین فرصت ممکن شرایطی را برای باشگاه تحت امر خود بوجود بیاورند که کلکسیون افتخاراتشان پر شود.
با گذشت زمان متمول های اغلبا وابسته چاه های نفت غرب آسیا، ستاره های دنیا را گرد یگدیگر جمع آوری کردند تا شاهد قدرت یکباره برخی باشگاه ها همانند، منچستر سیتی و پاری سن ژرمن باشیم، قدرتی که نسبت به گذشته شان تناسب چندانی نداشت و با نگاهی ساده به ماجرا های رخ داده می شد از اصل روند آنها مطلع شد.
پس از آنکه این باشگاه ها در اروپا پذیرفته شدند و روندشان مورد تائید هواداران و حتی سازمان های ذیصلاحی همانند فیفا قرار گرفت، نگاه های سنگین از روی آنها برداشته شد تا اینکه لیگ ام ال اس آمریکا بدل به پایگاهی برای بازنشسته شدن ستاره های بزرگ شد!
البته لیگ ام ال اس نسبت به آغاز باشگاه های متمول اروپایی ماجرایی قابل قبول تر بود، چرا که آنها بازیکنان بزرگ را در آستانه بازنشستگی به ترکیب خود اضافه می کردند و هزینه های صورت گرفته چندان سنگین و غیر قابل قبول نبود؛ هرچند که برای هزینه های صورت گرفته آنها نیز هنوز جای بحث وجود دارد و مظنون اصلی این روند ها در ایالات متحده، نیویورک سیتی خطاب می شود!
بازیکنان نیویورک سیتی
اما پس از این، به یکباره چینی ها به فوتبال سطح اول اروپا رخنه کردند تا با خرید سهام باشگاه های بزرگ خود را به دنیای فوتبال بشناسانند، این تنها شروع کار بود، چرا که ورود سرمایه گذاران چینی به فوتبال، زمینه نقلو انتقالات ستارگان بزرگ را به کشور چین و لیگ آنها فراهم نمود! انتقالاتی که بسیار سرسام آور و کذایی شرح داده می شدند.
چینی ها عمدتا بازیکنان جوان و آینده دار را به خدمت می گرفتند و نحوه عملکردشان با باشگاه های تحت مدیریت قطری ها و اماراتی ها و حتی آمریکایی ها بسیار متفاوت بود، چرا که آنها به نظر پایگاهی برای پر کردن جیب های ستارگان ایجاد کرده بودند تا بزرگ ترین ضربه را به فوتبال اروپا بزنند و نگاه ها را به سوی خود جلب کرده باشند.
امروز شاهد آن هستیم که بازیکنانی بزرگ همانند: اسکار، هالک، الکس تکسیرا، خاویر ماسکرانو، رامیرس، جسکون مارتینز، جروینیهو، الکسون، دمبابا، گوارین، ازکویل لاوتزی، و پیش تر از آنها ستاره این روزهای بارسلونا پائولینیو و بازیکن جنجالی همانند کارلوس توز و ...، و به دنبال آنها کاراسکو و گایتان در شب گذشته، شاغل در چین هستند! بازیکنانی که در کنار یکدیگر خود می توانند بدل به تیمی منتخب از نقطه به نقطه جهان باشند که تنها ارز پر سود چینی ها آنها را به دور از فوتبال و به حاشیه رانده است.
این چینی های لعنتی راه خود را ادامه می دهند، آنها حتی این روزها در پخش زنده بسیاری از مسابقات حساس نیز تاثیر گذار شده اند و ساعت های بازی ها را به گونه تنظیم می کنند تا کشورشان محروم از تماشای آنلاین آن نباشد! این روند خورنده ترسناک تر از همه آنچیزی است که در این سال ها از باشگاه های متمول دیگر دیده بودیم تا جدی ترین زنگ خطر چند دهه اخیر برای فوتبال حرفه ای به صدا دربیاید.