مطلب ارسالی کاربران

خاطره ای از کار بدی که کردید و حسابی ازش پشیمونید رو بگید. از بچگی تا به حال

Madrid 4 Ever 09/01/2018 - 03:53 مشاهده پروفایل

698 مشاهده / 21 دیدگاه 13

این مطلب توسط کاربران طرفداری ارسال شده است و دیدگاه طرفداری نیست. قوانین سایت کاربر محور / گزارش تخلف

من خودم یه بار با یه رفیق آویزون داشتم از خیابون رد می شدم دیدم یه نابینا داره از خیابون میشه. منم فاز قهرمان بازیم گل کرد و بهش گفتم بیا ردت کنم. رسیدیم اون سمت گفت منو تا یه ایستگاه اتوبوس برسون و ممنون. داشتم باهاش راه می رفتم که رسیدیم به یه جای پیاده رو که وسطش سنگ ستون گذاشته بودن که کسی با موتور رد نشه. رفیقم دم گوشم داشت سسشعر می گفت حواسم نبود و بهش نگفتم. طرف با ساق پا کوبید به سنگ و.... اوه اوه صدای استخوانش رو هم شنیدم. نشست و از درد یه آه کشید و گفت داداش ممنون که از خیابون ردم کردی برو به کارت برس. اصن تا یه مدت حالم بد بود.

داغ‌ترین‌ها 👇🏻👇🏻👇🏻

دیدگاه‌ها (21 دیدگاه)

مشاهده 0 دیدگاه جدید

just RM

چند وقت پیش بود تو پیاده رو از یک مغازه میوه فروش میخواستم خرید کنم چون مغازه کوچیک بود بیرون ایستاده بودم تا مشتری هایی که خرید کردن بیان بیرون ، ازونور هم حواسم رفت سمت یک بچه که تو کالسکه بود...
دیدم مادرش حواسش پرت شد و کالسکه داره میره تو جوب اما نمیدونم چرا هیچ حرکتی نکردم -.-
خدا رو شکر بچهه چیزیش نشد...

میلنکُویچ ساویچ...

تو مدرسه با یکی از دوستام که همسایه هم بودیم دعواکردیم عصبی شدم مداد فرو کردم تو کله اش 😑 نوک مداد رفت تو سرش هم از مدیرومعلم کتک خوردم هم اومدم خونه از مادرم ومادر اون دوستم خخ کلا اون روز تبهکارترین فرد رو زمین شناخته شدم

Leмoɴy Sɴιcĸeт

برای هر کسی همچین موردایی هست اما من سه تاشو بیان میکنم
هفت سالم بود یه گربه اومده بود تو انباریمون زاییده بود
من لگد زدم یکی از بچه هاشو کشتم (لعنت بهم)
دو سال پیش (16 سالم بود) توی کلاس زبان یه دختره بود زیادی رو اعصاب بود(نازنازی و پرحرف) سر کلاس من تو جمله بدی یه سوتی دادم وقتیکه مربی یه لحظه رفت داشت مزه میپروند بهش گفتم جنابعالی دماغتو ختنه کردی ؟(دماغش خیلی هم زشت نبود بنده خدا) همون لحظه زد زیر گریه و بعد از اونم هیچ وقت توی آموزشگاه ندیدمش
پارسال هم با بچه ها 3تا قرص خواب ریختیم تو استکان چایی معلم دینی
به گفته خودش 30 ساعت خواب بوده بعد هرچی بازجویی کرد کسی اعتراف نکرد
ولی حالا که فکرشو میکنم بد حماقتی کردم شانس آوردم طرف نمرد :))

ALi T

من یه شوخیو با بابام کردم هنوز تو یادمه بد بود حرف نبود نمیشه گفت ولی الان همیشه یادم میاد ...کلا باباتونو کوچیک نکنید بعدا اذیت میشید

Денис Черышев

یه بار بچه که بودم به یه نفر گفتم سیاه زشت:(
سخت پشیمونم
یه بار هم به شوخی به یکی پس گردنی زدم با کله افتاد رو اسفالت:(کله اش شکست:/
یه بارم به یکی تقلبی اشتباه دادم از عمد امتحانشو بد داد اخراج شد:((

مشاهده پاسخ‌ها (1)

Amir Seigneur

سوم دبیرستان که بودم زنگ هاییِ که معلم میخواست بپرسه یا امتحان بگیره میفرتم با دوستم تو نمازخونه قایم می شدم، البته تو زنگ دینی و ادبیات همیشه حضور داشتم:))

0 0

یبار ی پسره یادمه تو مدرسه دوران راهنمایی بود خیلی رو مخ بود فرداش امتحان داشتیم کتابشو برداشتم ..زیاد کار بد که پشیمون بشم یادم نمیتد ولی اینو همیشه میگم خیلی اشتباه کردم دبیرستانم یجا بودیم ولی خب هیچوقت جرعت معذرت خواهیو نداشتم یجوری حق الناس بود باید حلالیت میگرفتم

catalan girl

یکی از بچه های کلاسمون ی خال گنده داش رو صورتش منم اون موقع مسئول کامپیوتر کلاس بودم قبل اینکه معلما بیان تخته هوشمندو روشن میکردم برنامه paintرو باز میکردم ی ادم میکشیدم بعدم ی خال خیلی گنده میزاشتم واسش بچه ها همه میخندیدن خودشم تو کلاس بود میدید و هیچی نمیگف ..خیلی پشیمونم:(

مشاهده پاسخ‌ها (1)

عن

یه بار تو فوتبال زانوی یه نفر رو بد زدم

سعید جاویدی

اره
باید زودتر کارش رو تموم میکردم تو پادگان
که نشد و الان پشیمونم

مشاهده پاسخ‌ها (1)

احمد ‏ ‏‎ ‎

یه بار با رفیقم تصمیم گرفتیم طی مسیری که میریم به هرکی که میبینیم حتی داخل مغازه و اون طرف پیاده و سواره و پیاده و خلاصه همه سلام کنیم :) خیلی خندیدیم اون روز

Milan_Lover _

با یکی بیش از حدش بودم و آخرش بد شد... :(

مشاهده پاسخ‌ها (2)

Cesc Fabregas

آه چه بدشانی:((
چند سال پیش با پسرعموم و دوستام رفتیم سالن،داخل دو تیم بودیم،اون مهاجم،من دفاع، یه صحنه تک به تک دروازه بان رو دریبل داد، من از پشت تکل زدم خورد زمین دندون جلوش شکست:((

مشاهده پاسخ‌ها (3)

۱۲۰ میلیون شیبا تا ۱ انس طلا هدیه برای همه و بدون قرعه‌کشی