🎼 George Michael
🎧 Jesus to a Child
💽Album: Older (1996)
#Valentine
.
.
.
Jesus to a child
.
همچون مسیح برای یک کودک
.
.
.
Kindness
In your eyes, I guess
You heard me cry
You smiled at me
Like Jesus to a child
.
مهربانی در چشمانت بود
گویی که صدای هق هق مرا شنیدی
تو به من لبخند زدی
به سانِ مسیح به سوی یک کودک
.
I'm blessed
I know
Heaven sent
And Heaven stole
You smiled at me
Like Jesus to a child
.
می دانم که آرام و متبرک هستم
بهشت فرستاد
و بهشت رُبود
و تو به من لبخند زدی به سان مسیح به سوی یک کودک
.
And what have I learned
From all this pain
I thought I'd never feel the same
About anyone
Or anything again
.
و از تمامیِ این درد و رنج چه آموختم؟
دریافتم که هیچ گاه چنین احساسی را دگربار نسبت به هیچ کس و هیچ چیز دیگری تجربه نخواهم نمود
.
But now I know
When you find your love
When you know that it exists
Then the lover that you miss
Will come to you on those cold, cold nights
.
لیک هم-اینَک می دانم و آگاه هستم
آن هنگام که عشق را پیدا و کشف می کنی
چونان که آگاه می شوی که عشق وجود دارد
سپس معشوق خود را از دست می دهی
(به سبب فقدان معشوق) حسی شبیه به حس شب های بسیار بسیار سرد بر تو مستولی خواهد گشت
.
When you've been loved
When you know it holds such bliss
Then the lover that you kissed
Will comfort you when there's no hope in sight
.
هنگامی که عشق را تجربه می کنی و دوست داشته می شوی
آن زمان که آگاه می شوی چه سعادت و شعفی در عشق نهان است
آنگَه فرا می رسد که معشوقی که از او کام جسته ای
در روزگاران نومیدی تو را تسلی و تسکین خواهد داد
.
Sadness
In my eyes
No one guessed
Or no one tried
You smiled at me
Like Jesus to a child
.
حزن و سوگی در چشمان من بود
که نه کسی آن را دید و دریافت
و نه این که خواست ببیند و دریابد
ولی تو به من لبخند زدی
به سان مسیح به سوی یک کودک
.
Loveless and cold
With your last breath
You saved my soul
You smiled at me
Like Jesus to a child
.
سرد، بی روح و بی عشق
با واپسین نفس خود
تو روح مرا نجات بخشیدی
تو به من لبخندی زدی
به سان مسیح به سوی یک کودک
.
And what have I learned
From all these tears
I've waited for you all those years
And just when it began
He took you away
.
و از تمامیِ این اشک ها چه آموختم؟
این که آن همه سال در انتظار تو بودم
و در همان دم که (به تو رسیدم و عشق میان ما) آغاز شد
او (خداوند) تو را از من گرفت
.
But I still say
When you find love
When you know that it exists
Then the lover that you miss
Will come to you on those cold, cold nights
.
لیکن کماکان می گویم
آن هنگام که عشق را پیدا و کشف می کنی
چونان که آگاه می شوی که عشق وجود دارد
سپس معشوق خود را از دست می دهی
حسی شبیه به حس شب های بسیار بسیار سرد بر تو مستولی خواهد گشت
.
When you've been loved
When you know it holds such bliss
Then the lover that you kissed
Will comfort you when there's no hope in sight
.
هنگامی که عشق را تجربه می کنی و دوست داشته می شوی
آن زمان که آگاه می شوی چه سعادت و شعفی در عشق پنهان است
آن گاه فرا می رسد که معشوقی که از او کام جسته ای
در روزگاران نومیدی تو را تسلی و تسکین خواهد داد
.
So the words you could not say
I'll sing them for you
And the love we would have made
I'll make it for two
For every single memory
Has become a part of me
You will always be
My love
.
بنا بر این آن وژگانی که قادر نبودی ادا کنی را
برایت خُنیاوار خواهم خواند
و آن عشقی که میان مان بود را
(به صورت ترانه و آهنگ) برای هر دویِمان خواهم ساخت
و به حرمتِ یکایکِ خاطراتی که تکه ای از وجود من شده است
تو هماره و همیشه عشق من خواهی ماند
.
Well, I've been loved
So I know just what love is
And the lover that I kissed
Is always by my side
Oh, the lover I still miss
Was Jesus to a child
.
بسیار خوب، (اکنون) من عشق را تجربه کرده و دوست داشته شده ام
لذا با چگونگیِ (اعجازِ) عشق آشنا شده ام
و معشوقی که از او کام جویی کردم
هَماره در کنار من است
آه، معشوقی که هنوز و همیشه دلتنگ او هستم
همچون مسیح بود برای یک کودک
.
.
.
Songwriters: George Michael
.
.
.
ترجمۀ اختصاصی