طرفداری- استقلال در هفته 22 لیگ برتر به مصاف سایپایی رفت که یکی از کاندیدای سقوط در این فصل شناخته می شود اما با این شرایط هم استقلال نتوانست از این بازی امتیاز کامل را کسب کند و شانس قهرمانی خود را به نزدیک عدد صفر رساند.
مشکل استقلال چیست؟
کادرفنی؟ بازیکنان؟ مدیریت؟ هواداران؟ وزارت؟ .......!
ما نمی توانیم برای مشکلات استقلال یک مقصر خاص تعیین کنیم، مشکلات تیم استقلال فراتر از پیروز نشدن مقابل سایپا و دور شدن از قهرمانی است. دهه نود یکی از تلخ ترین دهه های تاریخ باشگاه اسقلال است. دهه ای که استقلال در ابتدای آن یک مدعی به تمام معنا و با شخصیت در تمامی جام ها بود اما هرچه گذشت از این شخصیت کاسته شد. در سال های اول کسی گمان نمی کرد ناکامی های استقلال ادامه دار باشد. در ابتدا همه معتقد بودند با تعویض سرمربی همه چیز رنگ خوشی به خود می گیرد اما در میان این تغییرات رویاهای استقلالی ها رنگ باخت، رویایی که زمانی در آسمان ها سیر می کرد و به دنبال ستاره ای در حد و اندازه های پیراهن آبی استقلال بود حالا شاید روی زمین است و به یک قهرمانی در لیگ برتر ختم می شود. اما چه چیزی عامل مرگ تدریجی رویاهای استقلالی ها بود؟
انتخاب های اشتباه، شاید ایده آل ترین عبارت برای بیان عوامل مشکلات استقلال باشد. انتخاب هایی که گاها یک گزینه خوب را در بدترین مکان و زمان قرار می دادند و یا اصلا گزینه خوبی را انتخاب نمی کردند اگر بخواهیم مصداق خوبی برای این جملات بیاوریم می توانیم به انتخاب علیرضا منصوریان اشاره کنیم. منصوریان مربی ای بود که اگر چند سال دیگر در لیگ برتر با نفت مدعی تجربه کسب می کرد و مدیریت استقلال به تیم مظلومی که تا کسب دوگانه داخلی فقط یک قدم کم آورده بود فرصت می داد به مراتب وضعیت استقلال بهتر از این ها می شد و شاید دیگر کار به اینجا نمی رسید. منصوریان یک استعداد خوب بود که در یک زمان و مکان اشتباه قرار گرفت و برای حضور در استقلال عجله کرد. عجله، چه واژه آشناییست برای هواداران، پیشکسوتان و مدیریت باشگاه استقلال...
اختلافات همیشه در استقلال وجود داشته است و این اختلافات همواره در فصل بعد از قهرمانی استقلال در یک جام بالا گرفته است یا یک انتخاب اشتباه تمام اندوخته های استقلال را بر باد داده است، می توان از این اتفاقات به عنوان یک سندروم در تیم استقلال یاد کرد بیایید مروری کنیم بر سندروم پساقهرمانی در تیم استقلال:
فصل 84/85؛ تحقق برنامه سه ساله قلعه نویی:
روزی که قلعه نویی در سال 82 وارد باشگاه استقلال شد از برنامه سه ساله ای صحبت کرد که می تواند با آن بعد از 3 سال تیم را به قهرمانی در لیگ برتر برساند، استقلالی ها دو فصل صبر کردند و جامی را کسب نکردند اما در سال سوم وعده قلعه نویی به حقیقت پیوست اما زمانی که وقت بهره برداری از آن صبر سه ساله فرا رسید قلعه نویی تیم را ترک کرد و در انتخابی بسیار عجیب صمد مرفاوی جایگزین وی شد، مرفاوی اصلا از لحاظ مدیریت تیم خوب کار نکرد به طوریکه فصل 85/86 به یکی از تلخ ترین فصول تاریخ باشگاه تبدیل شد.
فصل 87/88؛ سناریوی تکراری، تکرار اشتباه
استقلال قلعه نویی در این فصل با نمایشی خیره کننده و زدن 70 گل قهرمان لیگ برتر شد اما عدم سازش آشتیانی، مدیرعامل وقت و قلعه نویی باعث جدایی قلعه نویی از جمع آبی ها شد و آشتیانی در انتخابی عجیب اشتباه 4 سال قبل را باز هم تکرار کرد و مرفاوی را به عنوان سرمربی تیم انتخاب کرد. سپاهان با قلعه نویی پی در پی در جام های مختلف قهرمانی کسب کرد اما استقلال با مرفاوی چیزی بجز ناکامی به دست نیاورد.
فصل 91/92؛ قلعه نویی، مجیدی، رحمتی، نکونام، بازوبند کاپیتانی
استقلال در این فصل تیم بسیار خوبی را در اختیار داشت و پس از سال ها بالاخره توانست در نبرد جدولی با سپاهان پیروز باشد. اما پس از این قهرمانی تیم ناگهان پر از اختلافات شد، اختلافاتی همچون دعوا بر سر بازوبند کاپیتانی، مشکلات قلعه نویی با بازیکنانی از جمله رحمتی، مجیدی، و نکونام تمام این ها کافی بود تا استقلالی که به نیمه نهایی آسیا رسیده بود از کسب سهمیه هم عاجز باشد و دو دربی متوالی را ببازد.
این ها تنها گوشه ای از مشکلات و اتفاقاتی در تیم استقلال بود که مانع کسب موفقیت در طی سال های متوالی برای این تیم می شد، آغاز اختلاف سطح میان استقلال و پرسپولیس هم از اینجا شروع شد که پرسپولیس یک مربی را انتخاب کرد برایش صبر کرد، امکانات بسیار خوبی نیز در اختیارش قرار گرفت و به تیمی تبدیل شد که هم اکنون می بینیم گرچه در این میان از خارج باشگاه استقلال سنگ اندازی هایی هم میشد و اگر یک مربی خوب مانند استراماچونی در تیم حضور میافت آنقدر برایش مشکل ایجاد می کردند تا او را فراری دهند.
حالا فرهاد مجیدی روی نیمکت استقلال است،گزینه ای که خیلی ها معتقدند برای کار در استقلال بسیار عجله کرد و استعداد دیگری است که در زمانی اشتباه در مکانی اشتباه قرار گرفته است، شاید فرهاد سال ها نیاز به آزمون و خطا و کسب تجربه دارد، اما آیا استقلال جای این کار ها است؟ استقلال به یک مربی نیاز دارد تا شخصیت و رویاهای این باشگاه را بازگرداند، وضعیت این سال های استقلال شباهت بسیار زیادی به اینتر و میلان دارد تیم هایی که با انتخاب های اشتباه شخصیت قهرمانی خود را کاسته اند و زیر سایه یوونتوس قرار دارند.
فرهاد و سیستم سه دفاعه اش
اولین چالش فرهاد برای حضور در استقلال این بود که آیا وی سیستم استراماچونی را ادامه می دهد یا خیر. فرهاد در فصل گذشته در چند بازی از سیستم 4 دفاعه استفاده کرد اما در این فصل از سه دفاع استفاده می کند سیستمی که شاید قلق کار با آن را فعلا خوب به جا نیاورده است. در جای جای بازی احساس می کنیم که در این سیستم خط دفاع استقلال عملکرد خوبی را ندارد و در 6 بازی اخیر در لیگ 9 گل را دریافت کرده است در زمان استراماچونی اگر خط دفاع هم دچار اشتباهاتی میشد، تیم آنقدر حمله می کرد تا به گل می رسید و اجازه از دست رفتن امتیاز را نمی داد، استقلال در امر بازیسازی بسیار کند و ضعیف است، پیستون های کناری عملکرد خوبی را ندارند و هافبک های تیم هم توان تغذیه مهاجمان را ندارند گرچه عملکرد مهاجمان هم هیچ شباهتی به هفته های قبل ندراد، مهدی قائدی توان خود را از دست داده است و زوج خوبی را در کنار خود نمی بیند. شاید بگویید فرهاد مصدوم زیاد دارد اما.....
بدنسازی اشتباه یا سنگین؟
ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی
کاین ره که تو میروی به ترکستان است
دوبیت شعر بالا را دکتر کاوه ستوده در صفحه شخصی خود منتشر کرد که بسیاری آن را خطاب به علی ربانی بدنساز تیم می دانند و این قضیه خبر از نواقص زیادی در کادر فنی تیم می دهد. مرتضی تبریزی که در کل دوران بازی خود هیچگاه با مصدومیت جدی رو به رو نبود اما با تمرین زیر نظر کادر فنی و بدنسازی فرهاد به یک مصدومیت طولانی مدت دچار شد و مصدومیت های پی در پی بازیکنان دیگر از اشتباهاتی در تیم خبر می دهد.
این اتفاقات از دو حالت خارج نیست، یا تیم شیوه غلطی را برای بدنسازی انتخاب کرده و یا تمرینات آنقدر فشرده و سنگین بوده است که به اصطلاح بدن بازیکنان ول نکرده است این نوع تمرینات سنگین شاید مختص پیش فصل است که تا هفته پنجم و ششم بازیکنان را سنگین نگه می دارد.
کادرفنی
فرهاد تا به اینجا یک مربی احساساتی نشان داده است که احساساتش اضطراب و نگرانی عجیبی را به جوانان تیم منتقل کرده است، در کنار این قضیه شاید فرهاد کادر فنی آنچنان قدرتمندی را نیز کنار خود ندارد، مجید نامجو مطلق، تنها فرد فنی نیمکت او است و نفرات دیگر همچون علی ربانی، بهزاد غلامپور، صالح مصطفوی و کاوه ستوده را نمی توانیم به عنوان یک دستیار فنی که در امر هدایت تیم به فرهاد کمک کنند را احتساب کنیم.
هفته به هفته رویای قهرمانی در لیگ برای استقلالی ها در این فصل رنگ باخت و حالا دیگر آنها شانسی برای بدست آوردن این عنوان ندارند، اما مهمترین قضیه این است که مدیریت باشگاه به یک انتخاب درست برسد...