استقلال در هفته سیزدهم رقابت های لیگ بیستم به مصاف نفت مسجد سلیمان رفت و این دیدار با نتیجه 1-1 مساوی به پایان رسید. محمود فکری نسبت به دیدار قبل ترکیبش را از لحاظ چینش دستخوش تغییرات زیادی کرده بود.
به گزارش طرفداری، استقلال در این دیدار از سیستم 4 دفاعه به سیستم 3 دفاعه رسید تا محمود فکری برای چندمین بار در این فصل برنامه هایش را دچار تغییر کند. شاید اگر بدون اطلاعات قبلی به تماشای بازی استقلال می نشستیم اصلا متوجه این قضیه نمی شدیم که آبی ها در حال برگزاری سیزدهمین بازی فصلشان هستند و فاصله ای هم تا نیم فصل ندارند. آبی ها با ترکیب 2-5-3 به مصاف نفتی ها رفتند. مهم ترین تغییر در ترکیب آبی ها حضور حسین حسینی به جای رشید مظاهری در ترکیب استقلال بود که تاثیر زیادی روی نتیجه بازی داشت، سیاوش یزدانی، محمد دانشگر و عارف غلامی سه مدافع آبی ها در این دیدار بودند و وریا غفوری و محمد نادری هم پیستون های استقلال در بازی امروز بودند. آرش رضاوند، فرشید اسماعیلی و داریوش شجاعیان مثلث خط میانی، مهدی قائدی و ارسلان مطهری هم به عنوان دو مهاجم استقلال در این دیدار بازی کردند. این تغییرات در حالی اعمال شد که استقلال هفته قبل با سیستم 3-3-4 در خانه به سایپا باخت تا به نوعی محمود فکری به فکر تغییر در ترکیب تیمش بیافتد.
در این بازی قبل از صحبت در مورد هرچیزی باید به پارامتر ریسک و پاداش (Risk and reward) که یکی از حیاتی ترین موضوعات در تصمیمات فنی هر سرمربی و کادر فنی اش است اشاره کنیم. در این فرمول شما باید به پاداش هایی که تصمیم ریسکی به شما می دهد توجه کنید و با بررسی آن تصمیم و سنجش میزان پاداشی که به تیم فنی شما می دهد، مشخص کنید که آیا آن تصمیم می تواند تیم شما را به سمت موفقیت سوق دهد یا خیر؟ آیا تصمیمات محمود فکری در این دیدار او را به پاداشی در خور ریسکش رساند؟
بازی دادن به حسین حسینی به جای رشید مظاهری اولین تصمیم بحث برانگیز محمود فکری در این دیدار بود. این تغییر قطعا هدف فنی ای نداشته است. یا هدف آماده نگه داشتن هر دو دروازه بان استقلال بود یا استفاده از فرمول نه چندان خوشایندی که در زمان سرمربی گری صمد مرفاوی در تیم استفاده می شد. (در این فرمول هر دروازه بان گلی بخورد و آن گل موجب شکست تیم شود، در بازی بعدی نیمکت نشین شدن است.این فرمول را صمد برای وحید طالب لو و محمد محمدی هم استفاده می کرد) این فرمول شاید زمانی مفید باشد که اختلاف سطح زیادی بین دو دروازه بان نباشد.
این تصمیم چه بر اساس فرمول باشد یا بر اساس مسائل غیر فوتبالی، کادرفنی محمود فکری باید به این قضیه توجه می کرد که نفت مسجد سلیمان اکثر گل هایش را روی ارسال های بلند به ثمر می رساند و حضور حسین حسینی در این دیدار که هنوز هم روی خروج هایش مشکل دارد و فصل گذشته در بازی های زیادی روی همین خروج ها باعث از دست رفتن امتیازات زیادی شده بود، به نفع استقلال نیست و از همان ریسک هاست که به امتحان کردنش نمی ارزد. شاید اگر پشت این تصمیم به همین یک نکته اشاره می شد انتخاب دیگری صورت می گرفت بازی دادن به حسینی کار اشتباهی نیست اما بازی دادن به او در چنین بازی ای که رقیب اکثر گل هایش را روی یکی از نقاط ضعف دروازه بان آبی ها به ثمر می رساند، کار اشتباهی است.
در مرحله بعد به سیستم 3 دفاعه استقلال می رسیم، استقلال سیزدهمین بازی فصلش را انجام داد اما هنوز هم که هنوز است به یک ترکیب برنده نرسیده است. ترکیبی که به جای تغییر دادن نحوه چینشش در هر بازی از بازیکنان با توانایی های مختلف در قالب آن استفاده کند و با آن به پیروزی برسد. استقلال هفته های اول 2-4-4 بازی کرد، از 4 دفاع کناری استفاده کرد، بازی های بعدی به سیستم 1-3-2-4 رسید و با آماده شدن شیخ از 3 مهاجم استفاده کرد و الان به سیستم 3 دفاعه رسیده است. در جریان هرکدام از این تغییر ها کادرفنی استقلال به جای تقویت سیستم و برطرف کردن ایراد ها به فکر تغییر افتاد و به نوعی صورت مسئله را پاک کرد. شاید استفاده از سیستم سه مهاجمه نمی توانست به ترکیب برنده ای برای استقلال تبدیل شود اما کادر فنی استقلال می توانست با رسیدن شیخ خیلی عجولانه به سیستم 3 مهاجمه نرسد. آرسن ونگر در نقل قولی می گوید برای رشد یک تیم باید سه پارامتر، استراتژی، برنامه ریزی و اجرا رعایت شود. اما در هرکدام از این سیستم ها و تصمیمات استقلال، آبی ها در یکی از این سه مرحله به مشکل می خورند. البته مقاطعی هم بوده که آن ها استراتژی و برنامه خوبی داشته اند اما به دلیل اجرای نامناسب، از آن استراتژی صرف نظر کرده اند و این در حالی است که باید روی مرحله اجرا صبور بود و بازیکنان را با برنامه خود تطبیق داد. تفاوت سرمربیان صاحب سبک با سرمربیان عادی در این قضیه مشخص می شود. یک سرمربی اگر به برنامه هایش اعتماد داشته باشد، برای اجرای آن دست به هر کاری می زند و به راحتی سیستم عوض نمی کند. یک ایده خوب، اگر در اجرا شکست بخورد، این اجراست که شکست خورده نه ایده و یک مربی اگر به ایده اش اعتماد دارد نباید با یک اجرای بد، دست به تغییر آن بزند.
در بازی امروز آرش رضاوند در نقش رجیستا یا deep lying midfielder قرار گرفته بود، آرش رضاوند از آن جا که یکی از جنگنده ترین هافبک های استقلال است. با ثبت میانگین 4.6 عملکرد دفاعی در هر دیدار پنجمین بازیکن استقلال از این لحاظ است و حتی در این قضیه عملکرد بهتری نسبت به مسعود ریگی داشته است. کادر فنی استقلال با بازی دادن آرش رضاوند در این دیدار قصد داشت استقلال را از بازی دادن یک هافبک دفاعی صرف بی نیاز کند. اما رضاوند در این نقش باید علاوه بر جنگندگی، در میانه میدان بازی را مدیریت و توپ ها را پخش می کرد. طبق آمار متریکا رضاوند در این دیدار 8 نبرد موفق را ثبت کرد و با 94 لمس توپ دومین بازیکن برتر استقلال از لحاظ لمس توپ بود اما هیچ پاس کلیدی ای را ثبت نکرد. استقلال با اینکه در این دیدار هم از هافبک دفاعی استفاده نکرد اما هنوز هم آن طور که باید و شاید توانایی خلق موقعیت را نداشت و تا قبل از تعویض های محمود فکری پیستون ها که مهم ترین بخش یک سیستم سه دفاعه هستند نتوانستند خطری روی دروازه نفتی ها ایجاد کنند اما با ورود بابک مرادی ریتم بازی استقلال بهتر شد و حتی یک گل را هم از روی ارسال این بازیکن به ثمر رساندند. شاید اگر میلیچ برای این بازی در دسترس بود، بهتر از هر کسی می توانست نقش یک پیستون چپ را بازی کند.
ارسلان مطهری همان مشکل بازی قبل را داشت و تنها با 26 لمس توپ بازی را به پایان رساند و تنها یک بار در موقعیت مسلم گل زنی قرار گرفت البته تعویض این بازیکن خیلی کار منطقی ای نبود، محمد حسین فلاح پس از ورود به زمین صاحب یک موقعیت خوب شد که نتوانست از آن استفاده کند و شاید اگر ارسلان در آن موقعیت قرار می گرفت الان آبی ها برنده دیدار بودند. البته به بازیکنان جوان باید فرصت داده شود ولی همانطور که بازی دادن حسین حسینی در این بازی کار درستی به نظر نمی رسید، تعویض ارسلان هم استقلال را صاحب پاداشی نکرد. اصلا تیمی که برای برد تلاش می کند و دنبال زدن گل است چرا باید در دقایق پایانی دست به تعویض مهاجم با مهاجم بزند و وقت بازی را به نفع حریف تلف کند؟ محمد حسین فلاح در آینده گلزن خوبی خواهد شد و همین موقعیت خراب کردن های امروز تجربه فردایش می شود که قدر فرصت ها را بداند اما مساله اینجاست که دقیقه 93 بازی با مسجدسلیمان، استقلال برای گل کردن موقعیتی که مهاجم جوانش با تعلل و کنترل بد از دست داد، به ارسلان مطهری نیاز داشت.
اگر تعویض ارسلان را فاکتور بگیریم البته تعویض های محمود فکری تا حدی اوضاع را برای آبی ها بهتر کرد ولی استقلال تیمی نیست که عقب بیفتد و تازه از دقیقه 60 به بعد به فکر پیروزی باشد.
اولین و بزرگترین مشکل استقلال بازی مقابل تیم های دفاعی است که با تمام توان دفاع می کنند و استقلالی ها معمولا نمی توانند خط پرس حریف را بشکنند و روی برنامه به گل برسند. استقلال باید برای عبور از موانعی که تیم های دفاعی پیش پایش می گذارند برنامه بهتری داشته باشد. حالا بماند که آنها امروز شانس هم نداشتند و تیر دروازه مانع گلزنی بیشترشان شد. استقلال حکم تیمی را دارد که میان یک سری سیستم متنوع سرگردان است و به نظر می رسد سیستم اصلی را گم کرده باشد.