بابُل مشهور به شهر بهارنارنج مرکز شهرستان بابل- از پرجمعیتترین شهرهای استان مازندران میباشد. این شهر به دو منطقه شهری تقسیم میشود. بابل مرکز مخابرات استان مازندران و مرکز منطقه ۱ مخابراتی کشور ایران میباشد. جمعیت شهرِ بابل در سرشماری سال ۱۳۹۵ برابر با ۲۵۰۲۱۷ نفر بودهاست.
بابل یکی از شهرهای مهم شمال کشور در زمینه پزشکی، کشاورزی، دانشگاهی، سیاسی، فرهنگی و تجاری است. بابل دارای پیشینه ای قابل توجه میباشد، در گذشته به دلیل تجارت و عبور و مرور تاجران و بازرگانان در این شهر، آن را بارفروش میخواندند. بابل دارای بیش از ۲۰ دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی میباشد و مهمترین دانشگاه این شهر دانشگاه صنعتی نوشیروانی است که رتبه اول را در میان دانشگاههای صنعتی ایران داراست. همچنین بابل اولین شهر شمال کشور است که دانشگاه علوم پزشکی سراسری در آن تأسیس شد. این شهر در حد فاصل دریای مازندران و رشته کوه البرز، و در فاصله ۱۵ کیلومتری دریای مازندران و ۲۱۱ کیلومتری شمال شرقی تهران (پایتخت)، واقع شدهاست.
بابل به معنی «جایی که آب فراوان دارد» است. بر اساس پژوهشهای بدست آمده، نام «بابُـل» از دو تکواژ «با» و «بُل» تشکیل شدهاست. در گذشته تکواژ «با»، در لغت به معنی هر چیز مایع و در کاربرد روزانه به معنی «آب» استفاده میشد. کلمه «باران» یعنی «آبی که رانده میشود»، گواه این مطلب است. تکواژ «بُـل» نیز به معنی «فراوان و بسیار» است. در سال ۱۳۷۲ تحقیقاتی در مورد نامشناسی شهرهای باستانی مازندران به چاپ رسید که گویای این مطلب است. در کتاب حدود العالم (۳۷۲ ه.ق) نیز میآید: مامطیر شهرکیست با آبهای روان و از وی حصیری خیزد سطبر و سخت نیکو که به تابستان به کار دارند» و در سخن اندر رودها میخوانیم: «و دیگر رودیست کی رود باوُل خوانند، از کوه قارن برود و بر مامطیر بگذرد و اندر دریای خزران افتد. از شواهد چنین برمیآید که از سده ۵ و ۶ ه.ق مامطیر رو به ترقی و توسعه نهاده، چنانکه در اوایل سده هفتم بقول یاقوت حموی از جاهای برجسته طبرستان بهشمار میآمد.
نام این شهر در روزگاران کهن مه میترا بودهاست. در زبانهای هند و اروپایی قدیم کلمه دیو به معنای خدا میباشد. مازندرانیها در زمان گسترش آیین زرتشتی از پذیرش این آیین سر باز میزدند. در بخشهایی از مازندران مردم پیرو آیین «دیو یسنا» بودند و در برابر آیین جدید مقاومت میکردند.
در سال ۱۳۱۰ه.ش که نقشهکشی از شهر بابل آغاز میشود، به دستور پهلوی اول (رضا پهلوی) نام این شهر از بارفروش به بابُـل تغییر داده میشود. بابل در ۱۳۱۰/۹/۱ ه.ش به این نام تغییر یافت. نام بابُل از نام رودخانهٔ باوُل یا بابُل گرفته شدهاست. حتی در روزگارانی که نام این شهر بارفروش بود، رودخانهها و نهرهایی با نامهای باوُل و بابل در میان مردم شهرت داشتهاست. وجود روستاهای تاریخی با نامهای بابلکان، بابلکنار و … نیز گویای این ادعاست.
ارتفاع این شهر حدود ۲ متر از سطح دریاهای آزاد پایینتر است. شهر بابل بین ۳۶ درجه و ۳۴ دقیقه و ۱۵ ثانیه عرض شمالی و ۵۲ درجه و ۴۴ دقیقه و ۲۰ ثانیه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ واقع شدهاست و با تهران ۵ دقیقه و ۱۵ ثانیه اختلاف ساعت دارد. از بادهای مهم و فصلی این منطقه میتوان به مواردی اشاره کرد: سورتوک، از سیبری در زمستان، باد خوش آباد، دره نور، اوزروا، گیل وا، بادسام
رود بابلرود از رودهای پرآب استان، در شهرستان بابل است که از کوههای سواد کوه سرچشمه میگیرد و شاخه مهم آن سجادرود است. این رود ۷۸ کیلومتر طول دارد که پس از گذر از غرب شهرستان بابل و آبیاری شالیزارهای بابل، در بابلسر به دریای خزر (مازندران) میریزد. مصب این رود محل خوبی برای تفریحات آبی است. عمق این رود در قسمتهای مرکزی بسیار کم و در هنگام ریختن به دریا بسیار زیاد است.
شهر بابل در ۱۵ کیلومتری جنوب دریای مازندران قرار دارد و رشته کوه البرز نیز حدوداً در ۱۰ کیلومتری جنوب بابل قرار دارد و بابلرود نیز از غرب این شهر میگذرد. قرار گرفتن ۲ بزرگراه در ۳۰ کیلومتری غربی(هراز ۷۷) و ۱۵ کیلومتری شرقی(فیروزکوه ۷۹) شهر بابل، جایگاه ویژهای به موقعیت مکانی این شهر دادهاست. قرار گرفتن این شهر در مرکز مازندران اهمیت موقعیت مکانی این شهر را دو چندان کردهاست. شهر توریستی بابلسر و دریای مازندران در شمال این شهر قرار دارند که این نیز از دیگر دلایل اهمیت موقعیت مکانی این شهر است.
بابل میتواند از راههای مختلف با دریا ارتباط داشته باشد که عبارتند: مسیر اصلی، اتوبان بابل به بابلسر است که از شمال شهر بابل آغاز میشود و پس از گذر ۱۲ کیلومتر تا جاده ساحلی بابلسر ادامه دارد. این راه مطمئنترین راه برای مسافران است. از دیگر راهها میتوان به جادهٔ زرگرشهرِ بابل (سپاه دانش) اشاره کرد که به مرز میان بابلسر و فریدونکنار میرسد. این جاده از زرگرشهرِ بابل شروع میشود. این مسیر حدود ۲۰ کیلومتر طول دارد. این راه در محدوده شهرستان بابل، دارای ۴ خط (۲ خط رفت و ۲ خط برگشت) و بدون تفکیک است. در خارج از محدوده بابل عرض جاده، ۲ خطه (۱ خط رفت و ۱ خط برگشت) میشود و تا جاده ساحلی دریا مازندران ادامه مییابد. راه دیگر جادهٔ بابل به بهنمیر است. این مسیر از شمال شرقی شهر شروع میشود و پس از گذر ۱۵ کیلومتر به شهر ساحلی بهنمیر ادامه مییابد. این راه یک جادهٔ ۲ خطه (۱ خط رفت و ۱ خط برگشت) و بدون تفکیک است که عرض آن ۷ متر است.
در سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۲۵۰٬۲۱۷ نفر (۸۱٬۵۷۲ خانوار) اعلام شد. مردم بابل به گویش بابلی که گویشی از زبان مازندرانی میباشد صحبت میکنند. گویش بابلی پر گویشورترین گویش از گویشهای زبان مازندرانی میباشد. گویش بابلی در سه شهرستان بابل، بابلسر و فریدونکنار صحبت میشود. بابلیها در سخن گفتن به زبان تبری، سریع البیان بوده و در محاوره، از حرف «وَ /va/»، که جنبه تأکیدی دارد، استفاده میکنند.
پیش از ورود اسلام به ایران، ساکنان این منطقه پیرو آیین میتراییسم (آیین مهرپرستی) بودند. وجود دو آتشکده بزرگ منطقه، در این شهر سبب نامگذاری این شهر به مه میترا [جایگاه میترا(خدای راستی و مهربانی) بزرگ] شد. آتشِ این آتشکده همیشه در روز و شب برای دید مردم روشن بود. بقایای موجود از این دو آتشکده و وجود محلههایی با نامهای خورشیدکلا، روشن آباد، برج بن و … گویای این ادعاست.
پس از ورود اسلام، مردم منطقه بعد از اندکی مقاومت به این آیین روی آوردند. پیش از انقلاب ، اقلیت مذهبی نسبتاً بزرگی در بابل ساکن بودند که پیرو آیین یهودییت بودند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی کوچ کردهاند. در حال حاضر بیشتر مردم بابل مسلمان و پیرو مذهب شیعه دوازده امامی هستند.
نخستین مورخانی که از مامطیر یاد کردهاند ابن رسته و ابن فقیه (۲۹۰ ه.ق) میباشند. همچنین نویسندگانی مثل اصطخری (۳۴۰ ه.ق) به صورت ممطیر و مامطیر ابن حوقل (۳۷۶ ه.ق) به صورت مامطیر از این شهر نام بردهاند. در کتاب حدود العالم (۳۷۲ ه.ق) نیز میآید: مامطیر شهرکیست با آبهای روان و از وی حصیری خیزد سطبر و سخت نیکو که به تابستان به کار دارند» و در سخن اندر رودها میخوانیم: «و دیگر رودیست کی رود باوُل خوانند، از کوه قارن برود و بر مامطیر بگذرد و اندر دریای خزران افتد. از شواهد چنین برمیآید که از سده ۵ و ۶ ه.ق مامطیر رو به ترقی و توسعه نهاده، چنانکه در اوایل سده هفتم بقول یاقوت حموی از جاهای برجسته طبرستان بهشمار میآمد.
بعضی از متاخران از دو کلمه (ممطیر) و (مه میترا) چنین نتیجه گرفتهاند که: شهر بابل امروزی شهری بود پاک و مقدس، در نزدیکیهای دریا و برای جای داشتن (میترای بزرگ) یا (آتشکدهٔ میتر)، بومیان آن را (مهمیترا) یا جایگاه میترای بزرگ مینامیدند. از سال (۲۵۰ ه.ق) به بعد نام مامطیر در اغلب حوادث طبرستان عنوان میشود که در قرن پنجم و ششم، مامطیر رو به وسعت و آبادانی میرود بهطوریکه در اوایل قرن هفتم به روایت یاقوت حموی از نقاط معتبر طبرستان بهشمار میآید. جوزفا باربارو دربارهٔ اوضاع مازندران و بارفروشده در زمان تیموریان میآورد: مردم مازندران جنگجوترین مردم ایران بهشمار میرفتند و تا مدتی نسبتاً مدید در برابر نیروی تیمور پایداری کردند شهرهای عمده آن عبارتست از ساری مرکز مازندران، بارفروش ـ بابل امروزی _که بیش از یکصد هزار تن جمعیت دارد و بارفروشده به عنون یک مرکز تجاری در زمان حکومت شاه عباس اول صفوی که مادرش از مرعشیان تبرستان بود، توسعه یافت. غلامحسین افضل الملک که در سال نهم جمادی الاخر هزار و سیصد و بیست و دو از بارفروش دیدن میکند، دربارهٔ بنای این شهر میآورد: سابقاً اینجا ده بوده و در جزء جمع دفتری (بارفروشده) نام اینجا بودهاست. در عهد خاقان مغفور فتحعلی شاه قاجار آنجا را بنای شهر گذاشتهاند و معابر صحیحه در آن قرار دادهاند. تقریباً نود سال است که اینجا را ساختهاند. آنچه از منابع متعدد برمیآید نام بارفروشده تا اواخر دوران صفویه به این منطقه اطلاق میگشت. در زمان زندیه و هنگام نقل فعالیتهای آقا محمد حسن خان آغامحمدخان قاجار ذکر بارفروش بسیار به میان میآید و جالب توجه آنکه کلمهٔ ده از آخر آن برداشته شدهاست. گ. ملگونف، سیاح معروف که در سالهای ۱۸۵۸ و ۱۸۶۰ میلادی از سواحل دریای خزر دیدن میکند میآورد: بابل پیش از انقلا ۱۹۱۷ م. روسیه، یکی از مراکز بازرگانی مهم شمال کشور و محل واردات امتعهٔ خارجی و همچنین مرکز خرید محصولات طبیعی و مصنوعی قرای و قصبههای عمدهٔ مازندران محسوب میگردید و به همین لحاظ بارفروش نامیده شده بود. بعضی محققان را اعتقاد بر آنست که: از سدهٔ هشتم ه.ق یعنی از حکومت میرقوامالدین مرعشی، بارفروش دیه و از سدهٔ سیزدهم یعنی از زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار بارفروش خوانده شدهاست. حوادث سیاسی اواخر عهد زندیه نقطه عطفی در تاریخ بارفروش محسوب میشود. از سال ۱۱۶۵ ه.ق که محمدحسنخان شکست سختی به سپاه کریمخان زند وارد آورد آهنگ مازندران کرد، از آن سال سرتاسر مازندران تحت سیطرهٔ محمدحسنخان درآمد. محمدحسنخان تا سال ۱۱۷۲ ه.ق بر مازندران حکمرانی کرد.
اما در پانزدهم جمادیالثانی ۱۱۷۲ ه.ق جنگی بین وی و شیخعلی خان زند درگرفت با حمله شیخعلی خان محمدحسنخان عقبنشینی را ترجیح داد و از راه شاه عباسی به سوی استرآباد فرار کرد اما سبزعلی کرد و محمدعلی آقا جاردولو ـ یا به قولی رستم بیگ کرد مدانلو ـ سر وی را بردیدند و برای کریمخان به تهران فرستادند. از آن زمان به بعد بارفروش مورد توجه زندیان قرار گرفت تا وقتی که زندیه آن ایالت را فتح و پایتخت را به بارفروش منتقل کردند. موقعی که در سال ۱۷۷۱ مسیحی سیاح معروف گملن از این حدود مازندران عبور میکرد ذکر میکند: پایتخت چنانکه گفته شده به باروفروش انتقال یافته بود. پس از بازگشت علی محمدخان زند در سال ۱۱۹۰ ه.ق به شیراز حسینقلی خان مجدداً پرچم خودسری برافراشت و صبحگاهی بهطور پنهانی با سرعت هرچه تمامتر خود را به بارفروش مقر مهدیخان دادو رساند. حمله غافلگیرانه حسینقلیخان به بارفروش، مقر حکومت مهدیخان دادو» و برچیدن بساط حکومت وی، عصبانیت کریمخان را سبب شد، پس زکی خان را در سال ۱۱۹۰ ه.ق روانه مازندران کرد. مرگ کریمخان زند در سال ۱۱۹۳ ه.ق فرصتی پیش آورد تا آقامحمدخان پسر بزرگ محمدحسن خان قاجار که شانزده سال به عنوان گروگان نزد وی به سر میبرد بتواند فرار کند آقامحمدخان در ۲۸ ذیقعده ۱۲۹۴ در بارفروش به انتظام امور پرداخت. اما رضاقلیخان قاجار به همدستی لاریجانیها در ذیحجه ۱۱۹۵ ه.ق به بارفروش آمده و مقر آغامحمدخان قاجار را محاصره کردند؛ و آغامحمدخان را به اسارت درآوردند؛ ولی دوستداران آغامحمدخان در بندپی به بهانه مراقبت سختتر از او، وی را به بندپی بردند. از سویی مرتضی قلیخان و مهدیقلیخان قاجار و مصطفیقلیخان قاجار پس از شنیدن خبر محاصرهٔ برادر بزرگ خود را به بارفروش رساندند و رضاقلیخان را برآن داشتند که خان ابدال خان را به جنگ ایشان بفرستد، اما شکست خورده و اسیر شد. دوستان آقا محمدخان پس از این ماجرا وی را با دویست تفنگچی به بارفروش بردند. آقامحمدخان تا صفر سال ۱۱۹۷ از دست برادران که علیه او دست به آشوب زده بودند آسوده شد و به استرآباد و پس از مدتی توقف در آنجا در ۲۳ ربیعالاول ۱۱۹۷ ه.ق به ساری بازگشت. همین که آغا محمدخان قاجار اساس حکومتش را در مازندران استحکام بخشید باز مرکز را بساری انتقال داد. گرچه تا اواخر دورهٔ قاجاریه ساری حاکمنشین مازندران بود اما به سبب وجود ادارات مالیه، اوقاف، تطمیه، کارگزاری، فواید عامه و دربارفروش، این شهر اهمیت بسزایی در امور مازندران داشت. در سال ۱۲۱۴ ه.ق فتحعلی شاه بعد از کشمکش با مدعیان قدرت، پسر یازده ساله خود محمدقلی میرزا را به حکومت مازندران منصوب کرد. در این زمان سپاهیان مازندرانی که به پیشنهاد قائم مقام جانباز خواندند در جنگ اول ایران و روس که در ۱۲۱۸ ه.ق/ ۱۸۱۲ م درگرفت شرکت داشتند. پادشاهی محمدشاه، فظعلیخان قراباغی ۱۲۵۱–۱۲۵۲ ه.ق به حکومت مازندران گمارده شد. از کتیبهای در مسجد جامع بارفروش دانسته میشود که فظعلی خان به دستور محمدشاه، در سال ۱۲۵۱ ه.ق مالیات نانواها را ملغی کرده بود. در شهریور ۱۳۲۰- قوای شوروی و انگلستان و بدنبال آن ارتش آمریکا از شمال و جنوب وارد ایران شد. در نتیجه دستگاه پادشاهی رضاخان فرو ریخت. مازندران مانند سایر استانهای شمالی ایران به وسیله قوای شوروی اشغال شد ـ شهر بابل که مرکز اداری و قضایی مازندران غربی بود بتصرف سربازان روسی درآمد، قصر شاه، باغ وزیر جنگ، ـ یا باغ شاهنشاهی ـ از سه راه فرهنگ تا چهار راه فرهنگ و از سبزه میدان تا اول مخابرات و خیابان مدرس فعلی باغهای داداشپوری و اسدالله خانی و سایر ساختمانهای مهم شهر و اطراف آن به وسیلهٔ قوای شوروی اشغال و پایگاه نظامی شد. در آنزمان قویترین سازمان سیاسی ایران، حزب توده بود که این حزب در پیروی سیاست شوروی تلاش میکرد و شهرستان بابل از مراکز مهم حزب توده بودهاست که وضعیت و سیاست فعال و تشکیلات وسیع و جا افتادهای را دربرداشت و مبارزه علیه حزب مزبور در شهر بابل و دهستانهای کوهستانی اطراف آن به ویژه در دامنهٔ کوههای بندپی وضع تدافعی بخود گرفته بود. در هشتم شهریور ۱۳۲۴ مصادف با بیست و یکم ماه رمضان وقایع زد و خورد حزب توده با جمعیتهای مخالف در شهر بابل که در پناه سربازان روسی انجام شده و عدهای از محترمین و مجاهدین بابل بازداشت شدند؛ ولی بهتدریج ملی شدن نفت در سراسر ایران در سرلوحه کارهای سیاسی کشور قرار گرفت. در ۲۸ تیرماه ۱۳۲۹ لایحه قرار داد الحاقی نفت گس- گلشاییان از سوی دولت ساعد به مجلس داده شد در استانهای کشور از جمله در مازندران و شهرهای آن به ویژه در شهر بابل روحانیونی به جمعیت ایرانی هواداران صلح پیوستند و اعلامیهها و بیانیههایی را امضا و منتشر کردند.
در سفرنامه تحف بخارا در این باره آمده: حکومت به اهالی ساری و بارفروش حکم مجلس شورا را ابلاغ نمود. اهالی ساری به واسطهٔ نفاق و بیاطلاعی خود غفلت کردند، والی اهالی بارفروش، چون نسبت به اهالی ساری اندک جهان دیده ـ ترـ و باهوش و صاحب ثروت و عدهٔ نفوسشان هم زیاد بود، فوراً انجمن نظارت تشکیل داده، به تصویب حکومت، شش وکیل جهت انجمن ولایتی و دو مبعوث، جهت پارلمان طهران انتخاب کرده، وکلای طهران را روانه نمودند. انجمن ولایتی ایشان هم مفتوح شد. اهالی ساری بعد از شنیدن این خبر هشیار شده، مدعی شدند که مرکز حکومتنشین ساری است، سایر شهرهای مازندران باید تابع ساری باشند. بارفروش ابداً حق وکیل فرستادن به طهران را ندارد، با وکیل خود را به ساری فرستاده، در بارفروش انجمن بلدی بگشایند. انجمن ولایتی در ساری که مرکز است باید منعقد باشد. بعد از قیل و قال کشال، اهالی ساری هم در منزل شیخ علی اکبرنام، یکی از ملای پیش نماز، به معیت شیخ غلامعلی پیش نماز انجمنی تشکیل داده، بدون تعیین نظار و وکلای ستهٔ ولایتی، دو نفر مبعوث به اکثریت آرا انتخاب کرده، به طهران روانه نمودند؛ ولی وکیلهای ساری را در پالمان قبول نکرده وکلای بارفروش، پذیرفته شدند و تیلگرافی هم از مجلس شورای ملی به نظام السلطان، حکومت ـ حاکم ـ مازندران، رسید که انجمن ولایتی به واسطهٔ اهمیت داشتنش باید در بارفروش منعقد بوده، انجمن ساری بلدی باشد. بارفروش هم اگرچه انجمن رسمی داشتند، ولی ترتیب درستی نداشته، تمام اختیارات در دست علامه ـ ملامحمد جان علامه ـ نام ملای پیش نمازی بود.
بابل در زمینه مطبوعات سابقهٔ درخشانی داشت اما اکنون تنها نشریههای «بابل نامه» (هفته نامه خبری)، «آوای مازندران» (هفته نامه خبری)، «دریاسر» (هفته نامه خبری) و «چشمه توسعه»(ماهنامه فرهنگی اقتصادی) بر جای ماندهاست. همچنین بابلیهای مقیم تهران نیز خبرنامهای فرهنگی و هنری به اسم «بارفروش» را منتشر میکنند که البته مطالبش منحصر به بابل نیست و با هنرمندان و ادیبان استان مازندران مصاحبه میکند. همچنین بابلیهای مقیم تهران نیز خبرنامهای فرهنگی و هنری به اسم «بارفروش» را منتشر میکنند که البته مطالبش منحصر به بابل نیست و با هنرمندان و ادیبان استان مازندران مصاحبه میکند.
سینما را در مازندران با بابل میشناسند چرا که اولین سینمای شمال کشور در سال ۱۳۰۷ در بابل ساخته شد و پس از آن نیز سینماهای دیگری در بابل ساخته شد و تا مدتها، هیچ شهری در مازندران سینما نداشت. از کل سینماهایی که در بابل تأسیس شد در حال حاضر ۴ سالن وجود دارد که ۲ سالن سینمای استقلال (داریوش) و ارشاد (پاسارگاد) به ترتیب در سالهای ۷۹ و ۸۱ تعطیل شدند و سالن سینما انقلاب (مهر) نیز با انجام بازسازی پس از تعطیلی چند ساله، به عنوان یکی از سینماهای ممتاز کشور کار خود را چند سالی پی گرفت اما در سال ۹۳ تخریب شده و با تغییر کاربری در حال تبدیل به مجتمع تجاری است. سینما استقلال (داریوش) نیز در سال ۹۴ تخریب شده و با تغییر کاربردی در حال تبدیل شدن به پارکینگ است. در بابل با سابقه درخشان سینماداری، اکنون تنها سینمای فعال، سینما آزادی (شهر فرنگ) میباشد که با بازسازی در سالهای پیش، به کار خود ادامه میدهد. در زیر تاریخچه سینماهای بابل ذکر شدهاست:
مجتمع فرهنگی سینمایی، مجهزترین مجتمع فرهنگی سینمایی در شمال کشور میباشد. این مجتمع در فضایی بالغ بر ۶۵۰۰ متر مربع زیر بنا، در سه طبقه ساخته شدهاست. این ساختمان دارای یک سالن اختصاصی تئاتر است که ۲۵۰ صندلی با سن گردان دارد. سالن سینمایی با ۳۵۰ نفر گنجایش و سالن تابستانی روباز از دیگر سالنهای این مجتمع هستند. همچنین این مجتمع دارای سالنهای نمایشگاهی و گالریها، کارگاه عکس و فیلم و… نیز میباشد. نگارخانههای بابل شامل: نگارخانه آبی، نگارخانه مولائیان، نگارخانه آفتاب، نگارخانه هنر پویا، نگارخانه هنر و نگارخانه روحا میباشد.
جشنواره ملی بهار نارنج، از جمله آیین سنتی مازندرانی هاست که همه ساله این جشنواره در شهرستان بابل برگزار میگردد. کلید این جشنواره برای اولین بار، در شهرستان بابل، در دهه ۷۰ زده شد. این آیین در شورای عالی ثبت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور، با عنوان «جشنواره ملی بهار نارنج مازندران»، به ثبت ملی رسیده و دبیر خانه دائمی این جشنواره در این شهر دایر شدهاست. هر ساله چند صد مقاله به این جشنواره فرستاده میشود و مورد بررسی قرار میگیرد. این جشنواره ملی در اردیبهشت ماه هر سال، با شکوه خاصی، در بوستان نوشیروانی بابل، برگزار میشود. هدف این جشنواره، احیای این آیین سنتی، صنعتی کردن این آیین و ایجاد فضایی بانشاط و مبتنی بر صمیمیت و تقویت فرهنگ مهرورزی با طبیعت است.
با توجه به مستندات تاریخی و با عنایت به شواهد موجود، بابل در فرهنگ عمومی کشور و مازندران، به عنوان شهر بهار نارنج شناخته میشود. تراکم و تعداد زیاد درختهای نارنج (وجود بیش از ۵۰۰ هزار اصله درخت نارنج) در محدوده این شهر دلیل مبرهنی بر این باور تاریخی است.
شهر بابل به عنوان یکی از قهرمان پرورترین شهرهای ایران به حساب میآید بهطوریکه ورزشکاران زیادی طی سالهای گذشته در مسابقات کشوری و جهانی صاحب مدال شدند. شهرستان بابل دارای بیش از ۴۰ مکان ورزشی سرپوشیده و سرباز است. از جمله این مکانها میتوان سالنهای ورزشی چندمنظوره، آکادمی بسکتبال، آکادمی پینگپونگ، باشگاه مینیگلف، باشگاههای چمن مصنوعی فوتبال، ورزشگاه فوتبال، باشگاههای بدنسازی، باشگاههای اسکیت، مجموعه شطرنج، باشگاه وزنهبرداری، استخرهای سرپوشیده و سرباز، باشگاه بیلیارد و اسنوکر، باشگاه ژیمناستیک و… را نام برد.
همانند بیشتر شهرهای استان مازندران کشتی ورزش اصلی شهر بابل است. قهرمانان بسیاری از بابل در این رشته و در ردههای سنی گوناگون توانستهاند در ردههای ملی، آسیایی، جهانی و المپیک مدالآور شوند. از مهمترین این قهرمانان میتوان از امامعلی حبیبی، بشیر باباجانزاده، حامد زرینکمر، رضا اطری و… یاد کرد. کشتیگیران آزادکار و فرنگیکار بابلی در بیشتر تیمهای مازندران که در ردههای سنی گوناگون قهرمان ایران شدهاند حضور داشتهاند و همچنین بارها توانستهاند که در ردههای سنی خردسالان، نونهالان، نوجوانان، جوانان و پیشکسوتان قهرمان مازندران شوند. همچنین بابل کشتیگیران قدری در کشتی لوچو داشته و دارد که بارها قهرمان مازندران و ایران شدهاند. مشهورترین لوچوکار بابل «عیسی رمضانی» است.
در سالیان برگزاری لیگ برتر کشتی آزاد ایران، بابل چندین تیم از جمله «آزادگان بابل»، «خونه به خونه بابل»، «صدرای داماش بابل» و… در این لیگ داشته که با وجود قهرمانی در ردههای سنی پایه، به مقامهای گوناگونی از جمله نایب قهرمانی و سومی در مسابقات کشوری بزرگسالان درست یافتهاند. هماکنون شهر بابل به تنهایی دارای ۳ نماینده در لیگ برتر کشتی آزاد کشور، به نامهای «آرش زین بابل»، «بیمه رازی بابل» و «سید بابل» است. همچنین در سالهای قبل تر «خونه به خونه بابل» و «داماش صدرای بابل» نماینده بابل در این مسابقات بودهاند که سابقه یک نایب قهرمانی و دو مقام سومی در طول ۳ فصل را دارند.
بابل تاکنون میزبان تورنمنتهای مهم کشتی آزاد، فرنگی و لوچو در سطح استان مازندران و ایران بودهاست که از مهمترین آنها میتوان به مسابقات قهرمانی کشتی آزاد ایران در سالن دانشگاه آزاد بابل اشاره کرد. همچنین چندین اردوی تیمهای ملی کشتی ایران در بابل برگزار شدهاست.
نخستین باشگاه فوتبال بابل در اوایل دی ماه سال ۱۳۰۷ و با نام «کلوب شاپور» بنیانگذاری شد که یک باشگاه آماتور بود. این باشگاه با مدیریت آقای مرتضوی، آموزگار ریاضی دبیرستان شاپور بابل و با همکاری یکی از شاگردان این دبیرستان به نام حسن لاریجانی اداره میشد. بازیکنان این باشگاه را پیشآهنگهای دبیرستان شاپور تشکیل میدادند و این تیم هفتهای سه بازی انجام میداد. پیراهن نخست این تیم یک دست سبز با حاشیههای سرخ و پیراهن دوم یک دست سرخ با حاشیههای سبز بود.
در سالیان اخیر باشگاههای فوتبالی در بابل بنیانگذاری شد که از جمله این باشگاهها میتوان از هیئت فوتبال بابل، دریای بابل، پیام بابل، خونه به خونه بابل، یاران هادی نوروزی بابل، ستاره کاسپین بابل و… نام برد که در سوپر لیگ فوتبال مازندران و لیگهای فوتبال ایران حضور داشتهاند. هماکنون باشگاه فوتبال رایکا بابل در لیگ آزادگان حضور دارد.
در دهه هشتاد، بابل (مازندران) دارای نماینده ای قدرتمند در لیگ برتر والیبال و بسکتبال کشور به نام بیم بابل (تحت لیسانس شرکت آلمانی بیم BEEM) بودهاست که همواره جزو تیمهای قدرتمند و پرمهره مسابقات بوده و سابقه مقامآوری در لیگ برتر کشور و نیز رقابتهای آسیایی دارد. بازیکنانی چون فرهاد قائمی، اوگنی ایوانف، ایمان زندی، کریس کامرون، میشل بیرز داوسونو… در باشگاههای بیم بازی میکردند.
ورزشگاه هفت تیر بابل هر ساله میزبان اردوهای تیمهای ملی فوتبال نوجوانان و جوانان ایران و همچنین تیمهای باشگاهی ایران است. در ورزش فوتسال با وجود نداشتن نماینده در لیگ مردان، تیم بانوان «طلاییپوشان بابل» توانست در سال ۱۳۹۴ به لیگ برتر فوتسال بانوان ایران صعود کند.
مسافران در کنار بازدید از آثار تاریخی، فرهنگی و نقاط دیدنی و جنگلها و مناظر زیبای طبیعی و سبزه زارهای این شهرستان، برای گذران اوقات فراغت، ره آوری را نیز از این شهرستان با خود به ارمغان ببرند:
کشاورزی : انواع برنج (طارم و…)، مرکبات، انار جنگلی، ازگیل، صیفی جات، سبزیجات، کاهو و…
غذاهای محلی و سنتی : شامی بابلی، آغوز نون، پشتِ زیک، پیسن گُندلهِ، رشته به رشته، شکر قرمز و…
نانها و شیرینی جات : شیرینی محلی، کلوچهها، گز و مربا بهار نارنج و…
نوشیدنیها : شربت، عرق و چای بهار نارنج، عرق شلتوک و…
ترشیجات : نازخاتون، بادمجان ترشی، سیر ترشی، هَفتِ بیجار، ترشی یارسی و…
صنایع دستی : جارو، نمد، حصیربافی، گلیم، جاجیم، سبد، جوراب پشمی، پارچه (چوغا، باشلق، وازشمد) و…
بابل به راهآهن ارتباط ندارد ولی در فاصله ۱۵ کیلومتری راهآهن قائمشهر قرار گرفتهاست. بابل دارای سه پایانه مسافربری میباشد. پایانه غرب: این ترمینال در غرب بابل و در موزیرج واقع شدهاست. این پروژه در سال ۱۳۷۲ در زمینی به مساحت ۱۲ هکتار به تصویب رسید که بعد از تملک و آزادسازی حدود چهار هکتار احداث شد. عملیات اجرایی ترمینال غرب بابل دی ماه ۱۳۹۰ افتتاح و به بهرهبرداری رسید. در طرح توسعه پایانه غرب، وسعت این پایانه به ۱۲ هکتار خواهد رسید. سرویسدهی این پایانه به تمام نقاط کشوراست.
پایانه شرق: این پایانه در شرق بابل و در بلوار امام رضا واقع شده که دارای مساحتی معادل یک هکتار میباشد. سرویسدهی این پایانه درون استانی بوده و به مینیبوس و سواری اختصاص دارد.
پایانه جنوب: این پایانه در بلوار نوشیروانی واقع شده و دارای مساحتی معادل یک هکتار است. سرویسدهی این پایانه درون شهرستانی بوده که مسافران را از طریق مینیبوس به شهرها و روستاهای تابعه بابل و حومه منتقل میکند.
جاذبه های بابل
آبشار درازکش: آبشار درازکش یکی از زیباییهای بکر و دستنخورده طبیعت بندپی شرقی است که در دل جنگل واقع شده است و شامل پنج آبشار با ارتفاعهای مختلف میشود که ارتفاع یکی از آنها بیش از هفت متر است. این آبشار ابتدا به یک حوضچه بزرگ میریزد و سپس بهصورت رودخانهای در جهت شمال ادامه مسیر میدهد که در فصل پاییز آب نسبتا زیادی دارد؛ ولی بیشترین میزان آب آن در فصل بهار است. اگر اهل شنا و آبتنی هستید، فرصت را از دست ندهید و از همین آبشار مرتفع نهایت استفاده را ببرید یا فقط در زیر سایه درختان و هوای مطبوع آن، کمی استراحت کنید. سایر آبشارها قدری جلوتر هستند؛ اما بهدلیل مسیر گلولای، بازدید از آنها دشوار است. سفر به آبشار درازکش برای افراد علاقهمند به طبیعتگردی مناسب است و از همین رو همراه داشتن لوازمی مثل کفش کوهنوردی (پیادهروی)، کلاه و عینک آفتابی، لباس مناسب فصل، آب آشامیدنی، مواد غذایی مقوی و... ضرورت دارد.
آبشار شی الیم: آبشار شی الیم در دو کیلومتری جنوب شرقی روستای گاوزن محله در میان درهای انبوه از درختان جنگلی واقع شده است. این روستا از توابع بخش بندپی شرقی شهرستان بابل است که در قسمت غرب رودخانه سجادرود (سجرو) قرار گرفته و با روستاهای فیروزجاه ثابت، لمسوکلا، سرجیکلاو سماکوش محله همسایه است. دسترسی به این آبشار از طریق جاده ارتباطی شهرستان بابل به گلوگاه، جاده سیرداغ و سپس گاوزن محله امکانپذیر است. دره آبشار درست در سمت شرق روستا قرار دارد. ارتفاع آبشار طبقاتی شی الیم به بیش از ۳۰ متر میرسد که از صخرهای زیبا به پایین جاری و در طول مسیر باعث فرسایش سنگها میشود. حوضچهای کوچک و پرآب در پایین هر طبقه وجود دارد که آب آن به طبقه زیری میریزد.
آبگرم ازرو: آبگرم ازرو در روستای آری در بخش بندپی شرقی و ۴۵ کیلومتری جنوب بابل در میان یک دره زیبای جنگلی و در کنار رودخانه قرار گرفته که مجموعه طبیعی بینظیری را با ترکیبی جالب عرضه میکند. آب معدنی فیروزهایرنگ در دل جنگلهای سبز، منظرهای خلق کرده که در کمتر جایی دیده شده است. آب با جوشش از دل زمین، استخر کوچکی پدید آورده که بهخاطر ترکیبات گوگردی برای بیماریهای پوستی، روماتیسم و درد مفاصل بسیار مفید است. دمای آب چشمه به حدود ۳۷ درجه سانتیگراد میرسد و ولرم است؛ عمق آن نیز تقریبا ۱٫۵ متر است. جاده دسترسی به آبگرم ازرو از شهر بابل، جاده شهید صالحی آغاز میشود که پس از طی مسافت ۲۵ کیلومتری از بابل، به گلوگاه در مرکز بخش بندپی شرقی میرسد و با عبور از پل سجادرود وارد جاده دهستان فیروزجاه و در ادامه روستای زیبا و سنتی آری میشود که آب معدنی زیبا را در خود جای داده است و با مجموعه اطرافش یکی از بهترین دیدنیهای بابل به شمار میرود.
آبشار کیمون: کیمون روستایی در ۳۰ کیلومتری شهر بابل در بندپی شرقی است که آبوهوای معتدلی دارد. این روستا در دل جنگل قرار گرفته و از مناظر و چشماندازهای بینظیری برخوردار است. عبور رودخانهای دائمی از این روستا طراوت خاصی به آن بخشیده و همچنین بودن چند آبشار زیبا در مسیر رودخانه، زیباییهای این روستا را دو چندان کرده است. قدم زدن در مسیر جنگلی و از کنار رودخانهای با آبشارهای کوچک و بزرگ و همین طور کمپ زدن یا اقامت در روستا، برای علاقهمندان به طبیعت بسیار جذاب خواهد بود. از آنجا که حجم آب در فصل بهار بیشتر شده و آبوهوای معتدلی بر منطقه حاکم میشود، بهترین زمان سفر به آبشار کیمون به حساب میآید.
سد شیاده: سد شیاده در ۳۳ کیلومتری جنوب غربی بابل، روی رودخانه چلیم از سرشاخههای رودخانه بابل رود در روستای شیاده و در بخش بندپی غربی این شهرستان واقع شده است. آبوهوای مساعد و پوشش گیاهی و جنگلهای زیبا در کنار سد شیاده، بازدید گردشگران را نیز چند برابر کرده و از آنجا که بازدید برای عموم آزاد است، مردم میتوانند از فضای اطراف سد نهایت لذت را ببرند. ارتفاع سد شیاده از زمین ۲۰ متر است و پوشش جنگلی در اطراف آن، جذابیتی دوچندان به آن بخشیده است. برای مسافران که قلاب و وسایل ماهیگیری بههمراه دارند، امکان ماهیگیری وجود دارد. سقاتالار شیاده را نیز از دست ندهید؛ اثری مربوط به اواخر دوره قاجاریه در روستای شیاده که دارای نقشونگارهای زیبا با اشعار مذهبی است و بهعنوان یک اثر ملی به حساب میآید. صعود به ارتفاعات نزدیک به سد شیاده، تماشای مزارع برنج در مسیر منتهی به سد، استفاده از قایق پدالی و... از گذراندن اوقاتی خوش حکایت دارند.
جنگل نارنجلو: جنگل نارنجلو از نزدیکترین جنگلهای سرسبز به بابل است که در بخش بندپی غربی قرار دارد. این جنگل وسیع به واسطه انواع درختانی که در خود جای داده است، جزو مناطق حفاظتشده به حساب میآید و از همین رو هنوز هم بکر و دست نخورده باقیمانده است. قدم زدن در جنگل و تماشای مناظر زیبای آن، استراحت در زیر سایه درختان جنگل، عکاسی و ثبت لحظههای ناب، گوش سپردن به صدای دلنشین پرندگان و... همگی در انتظار گردشگرانی است که لذت حضور در طبیعت را با هیچ چیز عوض نمیکنند. جنگل نارنجلو در هر فصلی زیباییهای خاص خود را دارد؛ هرچند فصل بهار با آبوهوای مطبوع و پاییز که فصل نقاشی طبیعت و رنگارنگ شدن برگها است، بیشترین لذت را نصیبتان خواهد کرد.
گنبد سرست: گنبد سرست مربوط به سدهٔ ۹ هجری قمری است و در شهرستان بابل، بخش بندپی شرقی، روستای سرست واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۶۴ با شمارهٔ ثبت ۱۶۷۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
پارک جنگلی بابلکنار: پارک جنگلی بابلکنار (بزچفت) در فاصله ۲۲ کیلومتری شرق بابل و در روستای درونکلاشرقی و بزچفت قرار دارد. هنگام حضور در این جنگل میتوانید در کلبههای جنگلی و آلاچیقها یا زیر سایه درختان سرسبز و باطراوت به استراحت بپردازید و ضمن لذتبردن از مناظر اطرافتان، بساط پیکنیک را به پا کنید. علاوه بر جادههای آسفالتی که در این پارک جنگلی به چشم میخورد و تردد با خودرو را آسان کردهاند، جادههای خاکی نیز وجود دارد که بهراحتی میتوانید در آنها قدم بزنید و اگر بارانی هم باریده باشد، بوی عطر خاک را استشمام کنید. ضمن اینکه رویش گیاهان در کف جادههای خاکی، بهخصوص در اوایل بهار، زیبایی آن را مضاعف میکنند و لذت وافری را برای شما به ارمغان میآورند. در برخی از نقاط، درختان سر به فلک کشیده، در هم فرو رفته و محیط لذتبخشی برای راهفتن خلق کردهاند؛ بهطوری که حتی استراحت در زیر سایهشان، برای هر گردشگری جذاب خواهد بود. پارک جنگلی بابلکنار، گونههای مختلف گیاهی همچون شمشاد، راش، زبانگنجشک، بلوط، نارون و توسکا را در خود جای داده است و گونههای جانوری آن هم کم نیستند؛ بهطوری که هنگام قدمزدن، صدای برخی از پرندهها را خواهید شنید و شاید شانس دیدن برخی جانوران را نیز داشته باشید. آبشار و چشمه کوچکی نیز در این پارک جنگلی وجود دارد که یکی از جاذبههای اصلی آن محسوب میشود. از امکانات این منطقه میتوان به سرویس بهداشتی، مسجد، باربیکیو، رستوران، فروشگاه و سوپر مارکت، پارک بازی کودکان و قهوهخانه اشاره کرد. یک استخر یا دریاچه مصنوعی نیز در جنگل احداث شده است که امکان قایقسواری در آن وجود دارد و میتوانید از استراحتگاههای اطراف دریاچه استفاده کنید.
دریاچه کامی کلا: دریاچه «کامی کلا» (Kami Kola) در بخش بندپی غربی شهرستان بابل و در اطراف کوههای البرز قرار دارد و دارای چشمانداز کوه و جنگل است. این دریاچه فصلی در برخی ماههای سال خشک میشود؛ اما در سایر ایام، خصوصا اوایل بهار، با وجود آب و مناظر جنگلی زیبایی دوچندان پیدا میکند. بافت این منطقه کاملا روستایی بوده و عمده فعالیت مردم آن کشاورزی و دامداری سنتی است و در نتیجه علاقهمندان میتوانند محصولات کشاورزی و لبنی محلی خریداری کنند. فصل بهار، بهترین فصل زمان بازدید از دریاچه است؛ چراکه آبوهوا بسیار مطبوع میشود و زیبایی طبیعت و سرسبزی جنگلهای اطراف دریاچه و صدای دلنشین آب، لحظههای نابی را برایتان رقم خواهد زد.
تکیه روستای مقریکلا: تکیه روستای مقریکلا در بخشبند پی غربی شهرستان بابل قرار دارد و اثری از دوران زندیه و قاجاریه به حساب میآید. ارزش و اهمیت این تکیه باعث شد که در سال ۱۳۵۴ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شود. تکیه مذکور توسط عبدالحسین خان در سال ۱۲۲۶ قمری بنا شد. او معمار و نجار این سازه را از اصفهان آورد و در نتیجه ستونهای این تکیه مشابه ستونهای چوبی چهل ستون هستند. گفته میشود که کار ساخت تکیه، ۱۲ سال طول کشید. بنای آجری دو طبقه آن، سقف شيبدار ساده سفالی دارد و در طبقه دوم آن، پنجرههای ارسی به چشم میخورد. این ساختمان، کاربریهای مختلفی همچون مقر حکومتی، مدرسه علوم دینی و مدرسه نظامی داشته است.
آبشار کلیره: آبشار «کلیره» (Kelyareh) در روستای بتلیم در بخش بندپی شرقی استان سرسبز مازندران واقع شده است که فقط ۴۵ کیلومتر با شهر بابل و در نزدیکی شهر گلوگاه (مرکز بندپی شرقی) قرار دارد. برای رسیدن به روستای بتلیم باید از مسیری جنگلی عبور کنید که بینهایت زیبا است و خود یکی از جذابیتهای این سفر محسوب میشود. اگر فصل بهار را برای مسافرت به این منطقه انتخاب کنید، بوی عطر گلها و سرسبزی درختان، هوش از سرتان خواهد برد. پس از رسیدن به روستا، برای اینکه از آبشار زیبای کلیره (بتلیم) دیدن کنید، باید آماده یک جنگلنوردی حسابی شوید. این ماجراجویی دلانگیز در دل جنگل ۴۵ دقیقه طول میکشد و در نهایت آبشار ۱۰ متری کلیره پیش چشمتان ظاهر میشود. از آنجا که در فصل تابستان، هوا گرم است و آب آبشار کم میشود؛ در فصل پاییز به این منطقه بروید که هم تعداد گردشگران کمتر است و هم آبوهوا رو به خنکی میرود و آب آبشار افزایش مییابد. علاوه بر این، چشمانداز بیبدیل و رنگارنگ درختان، چنان منظره شگفتانگیزی به وجود میآورد که خاطره آن برای همیشه در ذهنتان باقی خواهد ماند.
ییلاق شیخ موسی: ییلاق کوهستانی حاجی شیخ موسی از زیباترین و خوشآبوهواترین مناطق استان مازندران است که در حدود ۷۰ کیلومتری بابل قرار دارد و برای رفتن به آن باید راهی گلوگاه شوید. این ییلاق بافتی قدیمی دارد و در تعطیلات و بهخصوص فصل تابستان، پذیرای گردشگران است. علاوه بر دو بقعه حاجی شیخ موسی و امامزاده عبدالله، آبشار زیبای شیخ موسی، خانههای چوبی، جنگلی انبوه و سرسبز، چشمههای آب معدنی و… از جاذبههای دیدنی این منطقه به شمار میروند.
مسجد جامع بابل: مسجد جامع بابل از آثار ملی ایران است که در یکی از قدیمیترین محلههای شهر قرار دارد. در تاریخ طبرستان، قدمت بنای اولیه آن سال ۱۶۰ هجری قمری ذکر شده است. این مسجد در دورههای مختلف، بهویژه عصر صفوی، بازسازی شد و در دوران فتحعلی شاه قاجار بر اثر زلزله تخریب و مجددا بنا شد. مسجد جامع دو ایوان در شرق و غرب دارد که هرکدام به یک هشتی متصل میشوند. داخل مسجد نیز دارای گنبدهای کوچک و بزرگ و ستون است.
پل محمد حسن خان: پل محمد حسن خان بابل از یادگارهای دوران زندیه است که از روی رودخانه بابلرود میگذرد و هفت طاق اصلی و دو طاق فرعی دارد. محمد حسن خان قاجار در سال ۱۱۴۶ پس از تصرف مازندران و غلبه بر کریمخان زند، برای نشاندادن قدردانی خود از مردم بابل، این پل بزرگ را احداث کرد و به همین دلیل به پل محمد حسن خان معروف شد. این اثر ثبت ملی که ۱۴۰ متر طول و ۶ متر عرض دارد، تا سال ۱۳۴۳ تنها راه ارتباطی بابل و آمل بود؛ تا اینکه راه جدیدی ساخته شد. پل مذکور یکی از تاریخیترین پلهای استان مازندران و از جاهای دیدنی و معروف بابل به حساب میآید. علاوه بر این، معماری عصر صفوی این سازه، ارزش و اهمیت ویژهای به آن داده است.
فیلبند: فیلبند از توابع بخش بندپی غربی شهرستان بابل است که بهخاطر اقیانوسی از ابر و چشمانداز بیبدیلی که به وجود میآورد، طرفداران زیادی بین گردشگران دارد. این منطقه ییلاقی که از آن بهعنوان «بام شرقی مازندران» یاد میشود، بهدلیل ارتفاع زیادش از سطح دریا، مکانی عالی برای مشاهده پدیده اقیانوس ابر است و چه چیزی بهتر از قدمزدن در میان ابرها و استشمام هوای تمیز و شنیدن صدای زنگوله دامها میتواند برایتان خاطرهانگیز باشد! از اواسط بهار تا ابتدای پاییز، آبوهوای خوبی بر این منطقه حاکم میشود و بهترین زمان برای دورشدن از هیاهوی شهر و لذتبردن از طبیعت فیلبند به شمار میرود. با فرارسیدن زمستان، هوای این منطقه بهشدت سرد و برفی شده و به همین دلیل در این ایام، روستا خالی از سکنه میشود.
تالاب حیدر کلا: تالاب حیدر کلا یا بوستان نیلوفر آبی، از بزرگترین تالابهای مازندران است که بهلطف وجود نیلوفرهای آبی و پرندگان مهاجر و کمیاب، چشمانداز بسیار زیبایی دارد. این تالاب، محلی برای تفریح و گردش خانوادههای بابلی به شمار میرود؛ مضاف بر اینکه در فصل ماهیگیری به پاتوقی برای علاقهمندان به ماهیگیری تفریحی تبدیل میشود. تالاب مذکور با وسعت ۳۴ هکتار، آب کشاورزی سه منطقه را تامین میکند. از امکانات این محل میتوان به نمازخانه، سفرهخانه، اسکله قایقرانی، آلاچیق، اسبسواری، وسایل بازی کودکان و... اشاره کرد.
..................................................
آرشیو