You take a deep breath
نفس عمیقی می کشی
And you walk through the doors
و از درهای(مدرسه؛ دبیرستان) عبور می کنی
It's the morning of your very first day
صبح اولین روزته
You say hi to your friends you ain't seen in a while
تو به دوستایی که یک مدتی ندیده بودیشون ، سلام می کنی
Try and stay out of everybody's way
سعی می کنی سر راه بقیه واینستی
It's your freshman year
روز اول دبیرستانته (روز اول کلاس نهم)
And you're gonna be here for the next four years In this town
و تو می خوای 4 سال اینجا ، تو این شهر بمونی
Hoping one of those senior boys Will wink at you and say, "you know I haven't seen you around, before"
آرزو می کنی یکی از اون پسر های سال بالایی بهت چشمک بزنه و بگه : می دونی؟ تا حالا این اطراف ندیده بودمت
'Cause when you're fifteen,
چون وقتی 15 سالته
Somebody tells you they love you
و یکی بهت میگه عاشقته
You're gonna believe them
(تو) باورشون می کنی
And when you're fifteen Feeling like there's nothing to figure out
و وقتی 15 سالته ، احساس می کنی چیزی واسه فهمیدن وجود نداره (به تجربه های خودت پایبند می مونی و فکر می کنی تجربه ی دیگه ای واسه یاد گرفتن وجود نداره)
Well, Count to ten
خب ، تا 10 بشمار
Take it in
(این ماجرا رو) با دل و جان قبول کن
This is life before you know who you're gonna be At fifteen
این زندگی ای هست ، قبل اینکه بدونی قراره 15 ساله بشی
*بچه ها تو آهنگ A place in this world
یادتون میاد تیلور میگفت:
I don’t know what I want, so don’t ask me
Cause I’m still trying to figure it out
Don’t know what’s down this road, I’m just walking
Oh, I’m just a girl, trying to find a place in this world
در حال حاضر نمی دونم چی می خوام؛ پس ازم نپرس
چون هنوز در حال سردرآوردن و جستجو کردن برای خواستمم؛
نمی دونم پایین این جاده چه اتفاقاتی پیش رومه؛ فقط به سمتشون قدم برمیدارم (هر اتفاقی که پیش بیادو قبول می کنم و باهاش می جنگم)
من فقط یک دخترم که سعی می کنم یک مکانی رو توی این دنیا برای خودم جور کنم.
این قسمت دقیقا انگار داره همینو میگه که زندگی قبل ۱۵ سالگی تیلور اینطور بوده که نمی دونسته چی می خواد.
You sit in class next to a red-head named Abigail And soon enough you're best friends
تو کلاس کنار یک دختر مو قرمز میشینی که اسمش ابیگِل هست و به زودی بهترین دوستای هم میشین
*ابیگِل یکی از صمیمی ترین دوستای تیلوره که از دوران دبیرستان تا الان باهم هستن. تیلور در این مورد گفته:
ابیگل بهترین دوستمه که تو ۱۵ سالگی، اولین روز مدرسه و سر کلاس زبان انگلیسی باهاش آشنا شدم. ابیگِل می خواست با بورسیه دانشگاه به شنا بره و حرفه ی شنا رو به صورت جدی دنبال کنه. منم می خواستم خواننده شم. حالا اون با بورس تحصیلی شنا در کانزاس (یکی از ایالتای آمریکا) هست و منم خوانندم.
اینم بگم که ابیگِل تو موزیک ویدئو های I'm only me when i'm with you و Picture to burn و همینطور تو مراسم گرمی ۲٠۱۵ با تیلور حضور داشته.
Laughing at the other girls Who they think they're so cool
(با هم) به دخترای دیگه میخندیم که فکر میکنن خیلی باحالن
We'll be out of here as soon as we can
ما به زودی از اینجا خارج میشیم (به زودی مدرسمونو تموم میشه)
And then you're on your very first date And he's got a car
و سپس تو اولین قرارت رو میزاری
و اون پسره (کسی که باهاش قرار میزاری) هم یک ماشین میاره
*اینجا تیلور داره به یک چیز جدید تو زندگیش اشاره میکنه. چون پدر مادر تیلور همیشه عادت داشتن تو ماشین با تیلور باهم بگردن و تو آهنگ The best day هم تیلور به این موضوع که اون و مادرش بعد مدرسه با ماشین باهم دور میزنن. اما الان میگه یک پسر ازش درخواست کرده که باهم قرار بزارن و با ماشین اون پسره دور میزنن و باهم مکانای مختلفو میگردن. پسره هم مسلما از تیلور بزرگتره؛ چون همونطور که میدونید رانندگی سن قانونی داره
همونطورم که تو بالا خوندیم:
"آرزو می کنی یکی از اون پسرای سال بالایی بهت چشمک بزنه و بگه تا حالا این اطراف ندیده بودمت"
و تیلور میگه عجیب و هیجان انگیزه که یک بار از زندگی و دور زدن خانوادگیش دور شده و با یک پسر قرار میزاره و با ماشین اون میره.
And you're feeling like flying
و تو احساس میکنی داری پرواز میکنی
And you're mama's waiting up
و مامانت انتظارت رو میکشه (تا بیای خونه)
And you're thinking he's the one
و تو فکر می کنی اون پسره تو زندگیت تک و عالی ترینه
And you're dancing around the room When the night ends
و وقتی از شب گذشته تو اطراف اتاق می رقصی (از خوشحالی این که عشقت رو پیدا کردی)
*از روشای رایج تیلور برای نشون دادن هیجانش و آروم کردن خودش، اینه که دور اتاق میرقصه و قدم میزنه و تو آهنگ Enchanted هم بهش اشاره کرده بود:
I’m wonderstruck
Dancing around all alone
من متحیر و هیجان زدم و
به تنهایی اطراف اتاقم میرقصم
'Cause when you're fifteen,
چون وقتی 15 سالته
Somebody tells you they love you
و یکی بهت میگه عاشقته
You're gonna believe them
(تو) باورشون می کنی
And when you're fifteen
و وقتی 15 سالته
And your first kiss makes your head spin around
و اولین بوسه ات رو تجربه می کنی ، (اون بوسه) عقل و هوشت رو ازت می گیره
But in your life you'll do things Greater than dating the boy on the football team
اما تو زندگیت کارهای بهتر (مهم تر) از قرار گذاشتن با یکی از پسرای تیم فوتبال رو انجام میدی
*حتما متوجه شدید که تو مدارس اونور آب قرار گذاشتن با پسرای محبوب و جذاب، خصوصا اونایی که تو تیم فوتبال و ورزشین، خیلی برای بقیه ی دخترا هیجان داره.
اما تیلور میگه این قرارها موقتیه و تو زندگیت کارهای مهمتری برای انجام دادن داری. مثل کاری که تیلور تو اون سن با موسیقیش کرد و وقتش رو روی موسیقی، ترانه سرایی و هدفش گذاشت و الان هنرمند دهه و صنعت موسیقی نامیده میشه:))
But I didn't know it at fifteen
اما من این موضوع رو تو 15 سالگی نمی دونستم
When all you wanted Was to be wanted
وقتی تمام چیزی که خواستی رو به دست میاری
Wish you could go back And tell yourself what you know now
آرزو می کنی می تونستی برگردی به عقب و چیزایی که الان می دونستی رو به خود قبلیت بگی:))
*اینجا هم باز داره غیرمستقیم به کارای مهمتر اشاره میکنه. وقتی به آرزوهات رسیدی، آرزو می کنی برگردی عقب و چیزایی که باعث موفقیت بیشترت میشن رو به کار بگیری و درگیر دوست پسر و این عشق بازیا نشی. چون ابیگِل هم قبلا با یکی رابطه داشت تو اون زمان و حاضر بود برای پسره هرکاری کنه اما پسره آخرسر نظرشو عوض کرد و ابیگلو ول کرد. تیلور میگه از همون زمان نتیجه گرفتم عواقب اینکارا به کجا میرسه...
در رابطه با این پارت، تیلور یک چیز دیگه هم گفته:
تو دوره ی دبیرستان فکر می کنی همه چیزو میدونی و فکر می کنی کارات درسته؛ در صورتی که هیچی نمی دونی و نمی دونی که عواقب این کارا چی میشه.
برای همون میگه کاشکی می تونستم برگردم عقب و چیزایی که الان می دونستم و درست هم هستن رو به خود قبلیم بگم.
Back then I swore I was gonna marry him someday
برمی گردم و سپس قسم می خورم که یک روزی می خواستم باهاش ازدواج کنم
But I realized some bigger dreams of mine
اما فهمیدم آرزو های بزرگی توی ذهنم دارم
And Abigail gave everything she had To a boy who changed his mind
و ابیگِل تمام چیزی که داشت رو داد به پسری داد که نظرش عوض شد
*به این قسمت اشاره کردم و تو قسمت ... Wish you cold go back توصیحش دادم.
And we both cried
و ما هردومون به خاطر این موضوع گریه کردیم
'Cause when you're fifteen,
چون وقتی 15 سالته
Somebody tells you they love you
و یکی بهت میگه عاشقته
You're gonna believe them
(تو) باورشون می کنی
And when you're fifteen
و وقتی 15 سالته
Don't forget to look before you fall
یادت نره قبل از اینکه سقوط کنی (شکست بخوری) چشماتو باز کنی (فریب هر کسی رو تو این سن نخوری)
I've found time can heal most anything
من متوجه شدم که زمان میتونه هر چیزی رو بهبود ببخشه
And you just might find who you're supposed to be
و تو قطعا میفهمی که کی هستی
I didn't know who I was supposed to be At fifteen
من توی 15 سالگی نمی دونستم کی هستم
La la la la la Your very first day
اولین روزته
Take a deep breath girl
نفس عمیقی بکش دختر
And take a deep breath as you walk through the doors
و هنگامی که میری به طرف در ، نفس عمیقی بکش
♥♥
برای گوش دادن و دانلود این آهنگ، رو لینک زیر کلیک کنید:
https://www.tarafdari.com/node/1900831
(تو لینک عکس دونفره ی ابیگِل و تیلور هم هست)