توجه : این مطلب قبل از فینال لیگ قهرمانان 2008 در روزنامه ی کارگزاران نوشته شده است.
وقتی به استمفوردبریج پای گذاشت، خیلیها گفتند محال است از سایه خوزه مورینیو موفق و مغرور خارج شود. ترکیب او و دوستش رومن آبراموویچ تصویر مجموعهای که میخواهد با پول و قدرت به موفقیت چنگ بزند را ایجاد میکرد، اما آورام گرانت آرام و بیحاشیه عملکرد فوقتصوری در چلسی ارائه کرد و این تیم را به فینال لیگ قهرمانان اروپا رساند. سیاهه زیر در توصیف آنچه این مربی طی ۸ ماه در لندن برجای گذاشته از یک سو نشاندهنده هوش، دانش، قدرت مدیریت و خلاقیت گرانت است و از سویی خاطرنشان میکند بدون کمک رسانههایی که بیشتر شیفته رفتار ظاهری یک مربی میشوند هم میتوان بزرگ و قابل اعتنا بود. در دل مطلب مقایسهای کوچک هم بین مورینیو و گرانت به چشم میخورد که ذهنیت روشنتری برای قضاوت در مورد این مربی ایجاد میکند.
|
خوزه مورینیو با چلسی در دو نیمهنهایی لیگ قهرمانان برابر لیورپول به میدان رفت و هر ۲ بار در رساندن این تیم به فینال ناکام بود. اگرچه چلسی بار اول در سایه پذیرفته شدن گل مشکوک لوئیز گارسیا و مرتبه دوم با ضربات پنالتی حذف شد اما واقعیت این است که مورینیو در هر ۴ بازی مطابق میل رافا بنیتس بازی کرد و نخواست برای رسیدن به فینال تصمیم نامتعارفی اتخاذ کند؛ کاری که آورام گرانت در نیمهنهایی امسال که به صورت کنایهآمیزی برای بار سوم مقابل لیورپول شکل میگرفت انجام داد و با به بازی فرستادن نیکلاس آنلکا و آندره شوچنکو به زمین در وقت اضافه زمینه پیروزی چلسی را فراهم کرد. اینجا بود که تعویضهای کلیشهای خوزه مورینیو در این سالها شامل جابهجایی پیدرپی داف، کول، رایت فیلیپس و روبن جلب نظر کرد.
آورام گرانت کاری که مورینیو طی ۳ سال حضور پیدرپی با چلسی در لیگ قهرمانان انجام نداد را عملی کرد و برای اولین بار در تاریخ باشگاه چلسی را به فینال لیگ قهرمانان رساند. میتوانیم این اتفاق را برگرفته از حاکمیت پول در فوتبال یا دلایلی مشابه قلمداد کنیم اما باید پذیرفت همه این اتفاقات به صورتی گستردهتر در دوران مربیگری مورینیو هم رخ داد و به حضور چلسی در فینال اروپا منجر نشد. آورام گرانت بدون اینکه بعد از پیروزیهای تیمش به هوا بپرد یا داور یک بازی را به گفتوگوی خصوصی با مربی حریف متهم کند موفق شد به فینال برسد و کسی ندید طی این فصل جملهای در توصیف برتریهایش نسبت به مربیان سایر تیمها بر زبان آورد.
«نیمی از فصل را بدون کاروالیو و تری سپری کردیم و به هیچ وجه نمیتوانم در توصیف دلایل عدم موفقیت در این فصل به آن اشاره نکنم.» این جمله خوزه مورینیو مربوط به فصل ۲۰۰۷- ۲۰۰۶ در شرایطی که مربی پرتغالی چلسی را وادار به استفاده از زوج نامتعارف میشل اسین و پائولو فریرا در دفاع میانی کرد که این فصل هم قابل توجه بود اما این بار آورام گرانت در غیاب جان تری و کاروالیو زوج الکس و تانبنهایم را در خط دفاع قرار داد و اجازه نداد چلسی از غیبت مدافعان اصلیاش متضرر شود. فراموش نمیکنیم الکس هم بازیکنی است که مورینیو فصل پیش او را به صورت قرضی به آیندهوون واگذار کرد و زمانی که وادار شد از اسین در خط دفاع استفاده کند، الکس گل برتری آیندهوون را در یکهشتم نهایی جام حذفی به آرسنال زد. گرانت یک مشکل کاملا مشابه را با هوشمندی ویژهای که از مورینیو ندیدیم حل کرده بود.
حتی اگر چلسی در هفته پایانی نتواند به قهرمانی در لیگ برتر چنگ بزند باید پذیرفت تیم آورام گرانت نسبت به سال گذشته اوضاع بهتری را در بازیهای لیگ سپری کرده. فصل قبل چلسی رقابت بر سر کسب عنوان قهرمانی را ۳ هفته مانده به پایان بازیها به یونایتد واگذار کرد و بازی این تیم مقابل منچستر در هفته سیوششم کاملا تشریفاتی بود اما امسال آورام گرانت تا هفته آخر شانس قهرمانی چلسی را حفظ کرده و ۲ هفته پیش در بازی کلیدی فصل در استمفوردبریج تیم الکس فرگوسن را با شایستگی شکست داد. اگر چلسی، بولتون را در آخرین بازی فصل شکست دهد با امتیاز برابر مقام قهرمانی را از دست داده است.
آورام گرانت برخلاف خوزه مورینیو در تمام فصل به دیدیه دروگبا مهاجم ساحلعاجیاش دل نبست و نخواست تحت هر شرایطی به استفاده از تکمهاجم بسنده کند. مورینیو طی ۳ سال حضور در چلسی مهاجم بزرگی به خدمت نگرفت و حتی در برابر خرید آندره شوچنکو واکنش منفی نشان داد، در زمان مورینیو بار خط حمله روی دوش دروگبا قرار داشت و در وضعیت بحرانی سالومون کالو و ایگور گودیانس بیاستعدادترین بازیکن تاریخ باشگاه تنها کاندیداهای بازی در خط حمله بودند، اما گرانت در میانه فصل نیکلاس آنکلا را به تیمش اضافه کرد و خیلی از بازیها او را کنار دروگبا در خط حمله قرار داد. اگرچه آنلکا گلهای زیادی برای چلسی در این فصل نزد اما حضورش در نیمهنهایی لیگ قهرمانان مترادف با حضور چلسی در فینال بود.
بهانهجوییهای خوزه مورینیو در مقطعی که پیتر چک دروازهبان اصلیاش را به واسطه مصدومیت در اختیار نداشت فراموش نمیکنیم. او غیبت چک را جزء دلایل اصلی ناکامی چلسی در فصل گذشته معرفی کرد و گفت: «تصور میکنید ایتالیا بدون جیجی بوفون قهرمان جهان میشد؟» اما این اتفاق به صورت طعنهآمیزی در فصل جدید هم تکرار شد و این بار گرانت به جای بهانهجویی سعی کرد از داشتههایش نهایت استفاده را ببرد. او کارلو کودیچینی را جایگزین چک کرد و در مقطعی هیلاریو دروازهبان پرتغالی و ۴۰ ساله چلسی را در بازیهای حساس به میدان فرستاد و گلایهای از وضعیت دروازهبانی تیم نکرد.
آورام گرانت که حالا یک هفته مانده به پایان لیگ شانس تیمش برای کسب عنوان قهرمانی را حفظ کرده در وضعیتی چلسی را تحویل گرفت که تیم از دل بحرانی که برگرفته از تساوی با بلکبرن و شکست و سقوط در ویلاپارک بود میآمد. با این حال گرانت بعد از شکست برابر منچستر که ارتباط چندانی با او نداشت به سرعت تیم را در مسیر موفقیت قرار داد و بازیکنانی که هنوز سایه سنگین مورینیو بر استمفوردبریج را احساس میکردند کنترل کرد. او از چلسی مجموعهای ساخت که به سوی فتح ۴ جام حرکت کرد و به فینال جام اتحادیه راه یافت.
استیو کلارک در زمان مورینیو به یک مترسک تبدیل شده بود و مورینیو بود که بعد از موفقیتها در ردیف اول دیده میشد، برخلاف او آورام گرانت چند هفته پس از حضورش در استمفوردبریج هنگ تن کاته سرمربی آژاکس را به کادر فنی چلسی اضافه کرد و حالا هم او را بعد از موفقیتها در کنار خودش قرار میدهد. تن کاته در کنار رایکارد بارسلونا را در فینال لیگ قهرمانان به موفقیت رساند و حالا آنها میخواهند این اتفاق در لوژینکی برای چلسی تکرار شود.
هر مربیای جز گرانت که دخل و تصرفی در خرید بازیکنان نداشت به سرعت اولین شکست تیمش را به این مسئله مربوط میکرد. جولیانو بلتی، فلورن مالودا، الکس و تال بنهایم بازیکنانی بودند که به عنوان خریدهای جدید باشگاه در اختیار گرانت قرار گرفتند و او در مقاطع مختلف فصل از هر کدام بهترین استفاده ممکن را کرد و فقط استیو سیدول جوان بود که مورد استفاده آورام گرانت قرار نگرفت. گرانت حتی از آندره شوچنکو هم بهخوبی در طول فصل بهره برد و زمانی که در نیمفصل تصمیم به خرید آنلکا گرفت ناچار به ایجاد تغییراتی در خط حمله شده بود.
چه کسی جز آورام گرانت میتوانست به صورت غیرقابل تصوری از میشائیل بالاک و فرانک لمپارد به صورت همزمان در ترکیب اصلی چلسی استفاده کند و از این ۲ ستاره بهترین بازیها را بگیرد؟ میشائیل بالاک، همان بازیکنی که مورینیو میگفت با وجود لمپارد احتیاجی به او ندارد در تیم گرانت در کنار فرانک لمپارد به میدان رفت و در کلیدیترین بازی فصل برای چلسی در استمفوردبریج ۲ بار دروازه منچستر را باز کرد.
...
امیدواریم از خواندن این مطلب لذت برده باشید :)
نظر شما چیست؟ بنظرتان آورام گرانت از نظر فنی واقعا مربی خوبی بوده یا صرفا با خوش شانسی توانسته یک فصل خوب را در استمفورد بریچ سپری کند ؟