آهنگ بلا چاو (خداحافظ ای زیبا) نام ترانهای است که در زمان جنگ جهانی دوم (بین سالهای ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۵ در بحبوحه جنگ داخلی ایتالیا) از سوی پارتیزانها و مخالفان فاشیسم در ایتالیا خوانده میشد. این آهنگ که به نماد مبارزات آزادیخواهانه تبدیل شدهاست، به زبانهای بسیاری ترجمه شده و توسط خوانندگان مختلف اجرا شده است .
بلا چاو را در اصل کارگران فصلی مزارع گندم و زنان دهقان شالیزارهای ایتالیا از اواخر قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم با متنهای مختلفی زمزمه میکردند.مضمون این ترانه، جوانی زودگذر و سختی کار در مزارع بود. “بلا چاو” بار دیگر توسط پارتیزانها و جنبش ضدفاشیسم ایتالیا در دهه ۱۹۴۰ احیا شد؛ این بار با مضمون مقاومت و ترانهای درباره شورش، خشونت و مرگ.
یک نفر از دور داره میخونه
آسمون وحشت ما سفرۀ طاعونه
شرم از این کابوس، شرم از این افسوس
شرم از این رنج بیهوده
پردۀ آخر، زندگی از سر، روی تلی از خاکستر
از گلوی تو تا صدای ما
بلاچاو بلاچاو بلاچاو چاو چاو
میپریم از خواب یه شب مهتاب
یکی میگه آی آدمها
یا همه با هم یا همه تنها
ما که بیداریم تا فردا
از گلوی تو تا صدای ما
بلاچاو بلاچاو بلاچاو چاو چاو
یا همه با هم یا همه تنها
روز نو یا شبِ بیفردا
میپریم از خواب یه شب مهتاب
یکی میگه آی آدمها
خاک این گندم تو خیابونه
خوشۀ خشم من و تو تشنۀ بارونه
حق ما کم نیست، زانوی غم نیست
قلب ما که دور از هم نیست
دنیای تازه، این یه آغازه
پنجره تا رؤیا بازه
یا همه با هم یا همه تنها
بلاچاو بلاچاو بلاچاو چاو چاو
میپریم از خواب یه شب مهتاب
ما که بیداریم تا فردا
آخرش زنجیر ظلم عالمگیر
میشکنه با دستای ما