"اتحادیه نویسندگان صدر"
تقدیم میکند.
تقدیم به امیرحسین خان صدر عزیز، کسی که ماتی، بری دیویس، برایان مور و دنیای صدا را با او شناختم...
و به امید روزی که سالها پس از استاد بهمنش، وارث و مائوک خدابخشیان بار دیگر غنای بی پایان زبان فارسی با لحن و صدایی به گرمای جان ماتسن در گزارش فوتبال درآمیزد...
|
هیچ چیز دلچسب تر از پوشیدن یک کت گرم در عصری بارانی، در یک زمین گلآلود ناهموار و در مقابل تیرهای دروازهی زنگ زده نیست... چشم دوختن به تلاش یک تیم کوچک در زمینی محلی برابر یک غول فوتبال... و کتی که حسابی شما را گرم میکند.... یک کت قهوهای رنگ با آستینهای خزدار سفید از پشم گوسفند.... همان کت معروف ماتی مقدس.. به گرمای صدایی در 10 جام جهانی و 29 فینال اف ای کاپ.... به گرمای فریادهای جان ماتسن
بدرود ماتی مقدس...
|
گزارشگران بزرگ را پیش از هر چیز با تکیه کلمهای معروفشان میشناسیم... کنت وولستنهولم، اولین مجری مچ او د دی و پیشقراول گزارشگران را با عبارت معروف: "they think it's all over..." در فینال جام جهانی 1966. بری دیویس را با "look at his face" و ادبیاتی فاخر، و دیوید کلمن را با: "one-nil!" مارتین تایلر را با "aguerooooooooo" و ....
در مورد ماتسن اما همه چیز به لحن و صدای او باز میگردد. به فریادهای کودکانه. پس از فریاد نام پلاتینی در بازی برابر پرتغال... به صدایی که انگار همپای بازیکنان در زمین همراه فرانسویها و پرتغالیها در آن بازی دویده. به صدایی باشکوه پس از پنالتی فرناندز برابر برزیل در جام جهانی 1986. به ترسها و استرسهایی که همهی ما در خانه و در زمان تماشای بازی آن را تجربه میکنیم. به دعا برای به تور نشستن ضربهی ایستگاهی دیوید بکام برابر یونان. صدایی که میلرزد و برای تیم ملی انگلستان فریاد میزند. به لحنی ساده از هیجان ناب فوتبال در بازی من یونایتد و اورتون در فینال اف ای کاپ
Whiteside shoots … IT’S THERE! NORMAN – WHITESIDE – HAS WON – IT – AGAIN!
به گزارشی پا به پای حرکت تکنیکی یک بازیکن در زمین.
Ricky villa... And still Ricky villa
به ایستادن او در کنار ما وقتی پس از گل رونالدو به ترکیه در جام جهانی 2002 میگوید: هر جام جهانی به یک قهرمان نیاز دارد. و البته لذت وافر توصیف پیروزی یک تیم کوچک. پیروزی ویمبلدون برابر لیورپول بزرگ در فینال 1988
The Crazy Gang have beaten the Culture Club
ماتسن، پسر متولد سلفورد در منچستر، قبل از هر چیز با همین توصیفات در لحظهی خود از پیروزی کوچکترها شناخته میشود. پس از خبرنگاری برای روزنامههای محلی با نت و شفیلد مورنینگ تلگراف در جوانی.. با گزارش برد تیم کوچک هیرفورد برابر نیوکاسل در سال 1972. همان سالهایی که تلویزیون و پخش زندهی فوتبال یک رویای محقق شده در میان مردم دنیاست. پس از اولین جام جهانی رنگی در مکزیک. پس از به راه افتادن برنامههای تحلیلی و تفسیری جام جهانی و مسابقات یورو. ماتی، همراه با رنگی شدن تصاویر پای به خانهی مردم میگذارد. سلیقهی عاشقان صفحات گرامافون را با صدای گرم خود سیراب میکند. طرفداران کتاب و مقاله را با اطلاعات خود به وجد آورد و خاطرات سیاه و سفید دههی هفتاد را به دنیای پر زرق و برق دههی 80 میبرد.
به روزهای انفجار رسانه در دههی 90. به جام جهانی 2002 و 2006. در آغاز دههی 90، بی بی سی سه سری مستند از مسابقات سه دههی قبل فوتبال انگلستان را با نریشن جان ماتسن عرضه میکند. ماتی مصاحبههای مهمی با بزرگان فوتبال انجام میدهد. . و کتابهای او در حوزهی گزارشگری و تاریخ فوتبال منتشر میشود... حتی با ورود اینترنت هم گوش دادن به صدای ماتی ورود به دنیای دیگریست و البته تفسیرها و آمار و ارقام او...
استیو ویلسن، گزارشگر این روزهای بی بی سی دربارهی تحلیلهای ماتسن میگوید:
"در یورو 2008 من و او در کنار هم برای گزارش مسابقات راهی سوئیس و اتریش شدیم. او گزارشگر بازی فرانسه هلند بود و من بازی بعدی هلند با رومانی را گزارش میکردم. از ماتی خواستم تا یادداشتهایش دربارهی هلند را در اختیارم بگذارد. چه یادداشتهایی. سرشار از نکات ریز و درشت و ناب. و البته به شکلی شگفت انگیز زیبا و منظم. با چند رنگ خودکار. دستنویس. بر عکس من که عادت دارم همه چیز را تایپ میکنم. خوشحال بودم که او سخاوتمندانه گنجینه اش را به من سپرده... با خوشحالی یادداشتها را با مطالبی که از اینترنت جستجو کردم ادغام کردم و برای کمی هوا خوردن از اتاقم در هتل خارج شدم... وحشتناک بود... وقتی برگشتم مسئول نظافت اتاق آن یادداشتها را به همراه روزنامههای قدیمی در اتاقم به سطل انداخته بود. اگرچه ماتی بعد از شنیدن این خبر گفت که خود یادداشتها را فقط برای این جمع میکند که بعا برای خیریه به حراج بگذارد و فقط از این نگران شد که اگر مجبور شود بازی دیگری از هلند را گزارش کند چه میشود؟ علیرغم اینکه همیشه طرفدار هلند هستم اما در آن جام و پس از حذف هلند برابر روسیه عمیقا خوشحال شدم!!! "
ماتسن، آخرین گزارش خود از یک تورنمنت را در فینال آن مسابقات و بازی آلمان برابر اسپانیا ارائه میدهد و بعد مطابق سنت قدیمی خود تمام گزارشگران و عوامل بی بی سی را به ضیافت شام در کنار همسر و فرزندان خود دعوت میکند. ماتسن ده سال دیگر در بی بی سی میماند و سرانجام در سال 2018 با گزارش بازی پالاس و دست بروم در میان تشویق طرفداران پس از نیم قرن از دنیای گزارش فوتبال خداحافظی میکند. دو سال بعد و در بازی واتفورد و لیورپول دوربینها قابی درخشان را روی سکوهای ویکاریج رود شکار میکنند. ماتسن در کنار بری دیویس، در حال تماشای بازی. در حال یادداشت. مارتین تایلر دربارهی ماتسن میگوید:
"او چراغ راه ماست. یک استاندارد گزارشگری و قلهای که تلاش میکنیم به او برسیم... اگرچه من به جز اینها عاشق شوخ طبعی او هم هستم..."
وداع با ستارگان فوتبال سخت و دشوار است با کسانی که خاطرات ما را در زمین رقم زدهاند با اسطورههای که همیشه از پایین به بالا نگاهشان کردهایم تحسینشان کرده ایم... وداع با ماتی اما اندوه دیگریست. از جنس صدا. صدایی که همیشه میماند و مردی که میرود... مردی مهربان، باهوش و با فریادهای کودکانه... مردی شبیه هر کدام از ما هنگام تماشای فوتبال.... دوستت داریم آقای ماتسن.... و با تو فریاد میزنیم.....
تیگانااااا..... پلاتینیییییییییی