طرفداری | الکساندر آلخین (Alexander Alekhine) زاده 31 اکتبر 1892 در شهر مسکو است. پدرش، الکساندر ایوانوویچ آلخین، یکی از اشرافزادگان مسکو بود که عمارتی در ایالت ورونژ داشت. خانواده آلخین دارای چهار فرزند بودند که الکس، کوچکترین آنها بود. پدر الکس، یکی از شرکای یک کارخانه پرسود بود و در سال 1904، رهبر اشراف منطقه زملیانسکی بود. او در سال 1912 به دومای دولتی روسیه نیز رسید. الکس توسط مادربزرگش تربیت شد و پرورش یافت. او به ندرت اتاق خواب خود را ترک میکرد و از هفت سالگی به شطرنج علاقمند شد. اندکی بعد، الکس دچار بیماری مننژیت شد که منجر به ممنوعیت بازی شطرنج توسط پزشک معالجش شد. او پس از بهبود بیماریاش، از 12 سالگی به صورت حرفهایتری شطرنج را دنبال کرد.

الکس در ورزشگاه پولیوا نوفسکایا که یک آموزشگاه خصوصی بود، تحصیل کرد و با بزرگان زیادی از جمله وادیم شرشنویچ همکلاسی بود. حضور هری پیلزبری در سال 1902 در مسکو و برگزاری شطرنج همزمان 22 نفره با چشمان بسته در این شهر، الهامبخش آلخین نوجوان در ادامه حرفه مورد علاقهاش شد. او در دوران تحصیل همواره به شطرنج و چگونگی پیروزی در آن فکر میکرد و در 13 سالگی، نخستین پیروزی مهمش را در یک شطرنج مکاتبهای یا از راه دور به دست آورد. او در یکی از شطرنجهای مکاتبهای خود در مجلهای مخصوص شطرنج با عنوان شانزدهمین گامبیت، ولادیمیر ژوکوفسکی، شاعر و مترجم روس را شکست داد. نخستین تورنمنت شطرنج آلخین در سال 1907 و در مسکو رقم خورد و این شطرنجباز با پنج برد، 9 شکست و یک تساوی به رتبه 11 تا 13 رسید. یک سال بعد، قهرمانی در تورنمنت 1908 مسکو، نخستین جرقههای موفقیت آلخین در شطرنج را زد. او در همین سال به دوسلدورف رفت و در مسابقات شطرنج آن به هشت پیروزی، سه شکست و دو تساوی و رتبه سوم تا چهارم رسید.
رتبه نخست مسابقات قهرمانی آماتورهای روسیه در سال 1909 که در شهر سن پترزبورگ برگزار میشد، یکی از نقاط عطف سالهای آغازین حضور الکس در تورنمنتهای شطرنج بود. او در سال 1910 در شانزدهمین کنگره شطرنج آلمان در هامبورگ شرکت کرد و پس از پنج پیروزی، چهار تساوی و هفت شکست، رتبه هفتم تا هشتم را کسب کرد. پیروزی برابر میلان ویدمار، شطرنجباز مشهور اهل اسلوونی، از مهمترین لحظات آلخین در هامبورگ بود. او سپس لقب استاد را دریافت کرد و با مجله «Chess Review» همکاری کرد. سال 1910 علاوه بر موفقیتهای ورزشی، موفقیتهای تحصیلی را نیز برای الکس به ارمغان آورده بود. او در دانشکده حقوق سن پترزبورگ قبول شد و تا سال 1914 در این دانشکده تحصیل کرد. او پس از چهار سال، هفدهمین فارغالتحصیل دانشگاه از 46 دانشجو بود. الکس در سال 2011 و پس از قبولی در دانشگاه به سن پترزبورگ به این شهر کوچ کرده بود و تا سال 1912 به بزرگترین شطرنجباز این شهر تبدیل شد. قهرمانی در دو تورنمنت زمستانه سن پترزبورگ و قهرمانی نوردیک در استکلهلم، باعث شد تا الکس در مسابقات آل مسترز روسیه در ویلنیوس شرکت کند و با هفت پیروزی، هشت شکست و سه تساوی به جایگاه ششم تا هفتم تورنمنت دست یابد.

او در سال 1913 به مسابقات شونینگن هلند اعزام شد و توانست با 11 پیروزی، یک شکست و یک تساوی، قهرمان یک تورنمنت مهم دیگر بالاتر از شطرنجباز مطرح دیگری چون دیوید یانوفسکی شود. آلخین در سال 1914 با بزرگان شطرنج جهان در مسابقات سن پترزبورگ رقابت کرد و به رتبه سوم با کسب شش پیروزی، چهار شکست و هشت تساوی رسید. تزار روسیه، نیکلاس دوم، پس از پایان بازیها، لقب استاد بزرگ شطرنج را به هر پنج شطرنجباز برتر این تورنمنت از جمله آلخین داد. در همین سال بود که این شطرنجباز در نوزدهمین کنگره شطرنج آلمان در مانهایم حضور یافت. او به 9 پیروزی، یک شکست و یک تساوی رسیده بود تا خبر شروع جنگ جهانی اول و اعلان جنگ آلمان به روسیه در سرخط اخبار قرار گرفت. این جنگ مسابقات را لغو کرد تا آلخین برنده جایزه ویژه این تورنمنت شود. با وجود قهرمانی در مانهایم و جنگ میان آلمان و شوروی، آلخین و 10 شطرنجباز روس در مانهایم به عنوان شهروند دشمن دستگیر شدند. او به زندان نظامی لودویگشافن آلمان فرستاده شد تا لحظات سختی را در غربت سپری کند. او و سایر شطرنجبازهای همبندش در زندان با شطرنج چشمبسته خود را سرگرم کرده بودند. آلخین که روزهای سختی را در زندان میگذراند و چهار روز در انفرادی سپری کرده بود، پس از انتقال زندانیان لودویگشافن به هتلی در بادن بادن، مورد معاینه یک پزشک آلمانی قرار گرفت. او ادعا کرد که بیماری سختی را گرفته است و بدین طریق با مجوز پزشک، از ادامه حبس نجات یافت و از طریق مرز فرانسه از آلمان خارج شد. او در راه بازگشت به کشورش در توقفی در استکهلم سوئد به یک تورنمنت شطرنج دعوت شد و 24 مسابقه را برگزار کرد.
آلخین پس از بازگشت به مسکو، شطرنج را با هدف کمک به اسرای جنگی روس، بیماران و قربانیان جنگ برگزار کرد و عواید مسابقات خود را به این اهداف اختصاص داده بود. او سپس مدتی داوطلبانه به جبهه جنگ با دشمن رفت و به مجروحان جنگی کشورش کمک بسیار زیادی کرد تا نشان سنت جورج را دریافت کند. پس از انقلاب 1917 روسیه، فعالیتهای ورزشی این کشور به مدت سه سال لغو شد تا آلخین از ادامه درخشش خود در صفحات سیاه و سفید محروم شود. او در همین سالها پدرش را از دست داد تا با تشکیل شوروی، اشرافیت و ثروتش را از دست دهد. او مدتی به دلیل سفر به اودسا همزمان با عقبنشینی آلمانیها از اوکراین، توسط چکا دستگیر شد و در غرب نیز شایعاتی مبنی بر مرگ او شنیده شد اما ارتباط با یکی از مقامات پرنفوذ دولتی باعث شد تا حبس این شطرنجباز خیلی طولانی نشود. او پس از آزادی با الکساندرا باتاوا ازدواج کرد و به شطرنج خود ادامه داد. آلخین در سالهای 1919 و 1920 قهرمان مسابقات مسکو شد و همزمان در بخش تحقیقات مرکزی پلیس شوروی فعالیت کرد. وظیفه او شناسایی افراد گمشده و شناسایی بازداشتشدگان بود. در سال 1920، این شطرنجباز با کمینترن یا اتحادیه کمونیستهای جهان به عنوان مترجم کمک کرد و در این راه با یک روزنامهنگار سوئیسی به نام آنا روگ آشنا شد. آشنایی با روگ، منجر به جدایی آلخین از همسر نخستش شد. او توسط همسر جدیدش، موفق به دریافت مجوز خروج از روسیه شد؛ امری که به دلیل برخی اتهامات آلخین بدون همسری خارجی میسر نبود. او به همراه همسر سوئیسی خود به ریگای لتونی رفت تا بازدید کوتاهمدتی از غرب داشته باشد. آلخین به محض رسیدن به ریگا، به همسرش اطلاع داد که ازدواج با او به منظور خروج از کشور بوده و در نتیجه، همسر و فرزندش را به قصد دریافت تابعیت کشور جدیدی رها کرد.

او پس از ترک شوروی، قهرمانی مسابقات تریبرگ، بوداپست و هاگ در سال 1921، هستینگز در سال 1922، پورتسموث در سال 1923، پاریس، برن و بادن بادن در سال 1925، اسکاربورو، بیرمنگام و بوینوس آیرس در سال 1926، کچشمت در سال 1927 و بردلی ریچ در سال 1929 را به دست آورد. او از سال 1924 در تلاش بود تا اقامت فرانسه را دریافت کند و بدین منظور در رشته حقوق در دانشکده سوربن فرانسه تحصیل کرد و به مدرک دکترای این رشته رسید. آلخین در دهه بیست میلادی علاوه بر اقامت فرانسه، سعی بر دریافت پول بیشتر از مسابقات خود بود و دو تورنمنت را با چشمان بسته برگزار کرد. مسابقات همزمان چشمبسته سال 1924 در نیویورک با 16 پیروزی، پنج تساوی و پنج شکست و 1925 پاریس با 20 برد، چهار شکست و سه تساوی خاتمه یافت. در این سالها مسابقات کاپابلانکا و آلخین، جذابیتهای فراوانی را برای دوستداران شطرنج به وجود آورده بود.
سال 1927، شروع سلطنت آلخین در شطرنج جهان بود. او در این سال در مسابقات قهرمانی شطرنج جهان به مصاف رقیب دیرین خود، خوزه رائول کاپابلانکای کوبایی، قهرمان جهان در دوره پیشین مسابقات رفته بود. آلخین در یک مسابقه طولانی که تا سال 1984، طولانیترین مسابقه تاریخ قهرمانی جهان شطرنج بود، رقیب کوباییاش را برای نخستین بار در رقابتهای رو در روی خود شکست داد و قهرمان جهان شد. کاپابلانکای مشهور که به دلیل قدرت بلامنازع خود در شطرنج، بدون ترس و تحقیقی پای به این مسابقه گذاشته بود توسط آلخین روس مجازات شد. آلخین پیش از شروع مسابقه تمامی نقاط ضعف و قوت رقیبش را مطالعه کرده بود و با آمادگی روحی و بدنی کاملی پای به این مسابقه گذاشت. بلافاصله پس از این پیروزی، آلخین اعلام آمادگی کرد تا اگر کاپابلانکا مایل بود، مسابقه مجددی برگزار شود تا اتهاماتی مبنی بر اتفاقی بودن پیروزیاش را رد کند. با وجود آمادگی کامل شطرنجباز روس، مرد کوبایی شرایط خاصی را اعلام کرد و حتی با وجود پذیرش آن، از برگزار مجدد بازی امتناع کرد. این مهم روابط دو شطرنجباز را دچار تنشهایی کرد تا آلخین برای حضور در تورنمنتهایی که مرد کوبایی در آن حضور داشت، مبالغ بالاتری را طلب کند. در نهایت این مسابقه هرگز برگزار نشد. او از عنوان قهرمانی خود در سه دوره دیگر با پیروزی برابر افیم بوگولیوبوف آلمانی در سالهای 1929 و 1930 و مکس یوو هلندی در سال 1937 دفاع کرد. آلخین در میانه سه قهرمانی بعدیاش، مسابقات قهرمانی سال 1935 را به مکس یوو هلندی واگذار کرد اما در سال 1937، عنوان قهرمانی را از او پس گرفت.

اظهارات ضد بلشویکی در پاریس، روابط این شطرنجباز و دولت شوروی را تیرهتر از قبل کرد و شوروی به صورت رسمی این مرد را در لیست دشمنانش قرار داد. آلخین مدتی بعد مجبور شد با بیانیهای، اظهاراتش علیه شوروی و کمونیسم را کمی متعادلتر کند اما مقامات شوروی قهرمانیهای او در این کشور را پس گرفتند. او در دهه 30 میلادی به جز رقابتهای قهرمانی جهان، در المپیاد شطرنج نیز حضور داشت و در پنج دوره از این مسابقات حضور یافت. از جمله قهرمانیهای این دهه برای این شطرنجباز، سن رمو 1930، نیس و بلد 1931، برن، لندن و پاسادنا 1932، پاریس 1933، روتردام و زوریخ 1934، اوربرو 1935، درسدن 1936، هستیگنز و نیس 1937، مونته ویدئو و مارگات 1938، مونته ویدئو و کاراکاس 1939 بود. پس از سقوط فرانسه در جنگ جهانی دوم، آلخین به لیسبون گریخت و در تلاش برای دریافت پاسپورت آمریکایی خودش بود. در این دوران بود که از تمایلات نازیسم این شطرنجباز پردهبرداری شده بود و به همین دلیل او در دهه 40 میلادی موفق به حضور در تورنمنتهای شطرنج خارج از شبه جزیره ایبری نبود. او پس از روسیه و فرانسه، زیر پرچم آلمان نازی شطرنج بازی کرد و در تورنمنتهای مادرید 1941، سالزبورگ، مونیخ و ورشو 1942، پراگ 1943، مادرید 1945 و سابادل و ملیلیه 1947 به رتبه نخست مسابقات رسید. از آلخین در این دوران مقالاتی ضدیهودی با عنوان تفاوت شطرنج آریایی (تهاجمی) و شطرنج یهودی (تدافعی) منتشر شد. این مقالات باعث شد تا آلخین مورد تحریم شطرنجبازهای آنتی نازیسم قرار گیرد و انزوای سختی را تحمل کند. او در سال 1944 و آزادسازی پاریس توسط متفقین گفته بود که نازیها مقالاتش را تحریف کردهاند و او برای اجازه خروج از کشور مجبور به نوشتن مقالاتی شده که فحوای آن علیه یهودیان نبوده است. او درباره نمایندگی آلمان نازی در رقابتهای شطرنج نیز گفته بود که حمایت کشور دیگری را نداشت و تنها راهش برای جلوگیری از سرکوب خود و خانوادهاش، نمایندگی نازیها بوده است.

صبح روز 24 مارس 1946، پیکر بیجان آلخین در هتلی در اشتوریل پرتغال پیدا شد. او روی یک صندلی پشت میز شطرنجی نشسته بود که مهرههایش در موقعیت شروع چیده شده بودند. پزشکان علت مرگ این شطرنجباز را خفگی ناشی از ورود غذایی به سیستم تنفسی او اعلام کرده بودند. با وجود علت ذکرشده پزشکان، تئوریهای مختلفی مبتنی بر دست داشتن افراد سیاسی مختلف در مرگ آلخین ذکر شده است که هنوز به تایید رسمی نرسیده است. آلخین ابتدا در اشتوریل به خاک سپرده شد اما سنگ قبری برایش در آرامستان مونپارناس پاریس نیز ساخته شد. آلخین پس از ترک همسر دومش در لتونی، دو بار دیگر ازدواج کرد. او اعتیاد زیادی به نوشیدن نوشیدنیهای الکلی داشت و قهرمانی جهان در سال 1935 را نیز به همین دلیل از دست داد. در نتیجه نایب قهرمانی سال 1935، او به اعتیادش غلبه کرد و توانست قهرمانی را از رقیب هلندیاش بازپس گیرد. او همچنین علاقه زیادی به گربهها داشت و قبل از برخی بازیها، یک گربه را نوازش میداد. حافظه قوی آلخین، از ویژگیهای خاص او در دوران زندگیاش بوده است. او یک بار فردی را که چهار سال قبل در یک داروخانه خرید کرده بود را شناسایی کرد. آلخین یک بار نیز هویت واقعی یک فرد در اداره پلیس را شناسایی کرد و بدینگونه با حافظه قدرتمندش همانند کارآگاههای داستانهای جنایی، به پلیس کمک کرد.
نقل قولهای معروف آلخین:
- فقط در صورتی میتوانید در شطرنج استاد بزرگی شوید که اشتباهات و کاستیهای خود را ببینید، درست همانند زندگی.
- در طول مسابقات شطرنج، یک استاد باید خود را میان یک زاهد و یک حیوان شکاری تصور کند
- یک عمر برای یادگیری شطرنج کافی نیست.
- من برای موفقیت، سه عامل را لازم میدانم: اول، آگاهی از نقاط قوت و ضعف خودم، دوم، درک دقیق نقاط قوت و ضعف حریف، سوم، رضایتی بالاتر از رضایت مقطعی
- یک بار شخصی از من پرسید که چگونه حرکات من از رقیبم در شطرنج بهتر بوده است. پاسخ من به او ساده بود زیرا من به حرکات خودم فکر میکنم و رقیبم را مجبور میکنم تا به حرکات خودش فکر کند.
- هدف انسان از زندگی این است که حداکثر چیزی را که میتواند به او بدهد.
- شطرنج همیشه استاد ما خواهد بود.

از سری خاطرات ورزشی
یاروسلاو دروبنی مرد عینکی تنیس جهان؛ از مدال نقره هاکی در المپیک زمستانی تا تابعیت چهار کشور
آرنولد شوارتزنگر، بدنساز، بازیگر، میلیاردر و سیاستمدار معروف؛ از ارتش اتریش تا ترمیناتور
رالف گرینلیف، یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ بیلیارد؛ از 22 قهرمانی مختلف تا اعتیاد به الکل