لوركوزن ميزبان حساس ترين بازي اين هفته از بوندسليگا، با سيستم 1-5-4 در مقابل بايرن مونيخ وارد زمين شد. سيدني سام و امره چان بال هاي كناري لوركوزن، بيشتر زمان بازي با حضور در خط مياني به هافبك هاي دفاعي تيم كمك مي كردند و با اين وجود، لوركوزن نتوانست در اين بازي ميزان مالكيت توپ چشمگيري داشته باشد و بيشتر بازيكنان اين تيم با تجمع در نيمه زمين خودي دل به ضد حملات بسته بودند.
در سيستم 1-5-4 مورد نظر سامي هوپيا سرمربي لوركوزن و با وجود 9 بازيكن، در نيمه زمين خودي، باز هم آنها نتوانستند مزاحمتي را براي بازي سازي هافبك هاي بايرن مونيخ ايجاد كنند و اشتفان كيسلينگ تك مهاجم لوركوزن در مقابل ژروم بوآتينگ و دانته شانس بسيار كمي براي رسيدن به توپ داشت.
اما در طرف ديگر پپ گوارديولا باز هم در خط مياني از مثلث توني كروز، فيليپ لام و باستين شواين اشتايگر استفاده كرد، اما وظايف اين سه نفر نسبت به بازي هاي قبلي اندكي متفاوت بود. فيليپ لام دفاعي ترين عضو اين مثلث بر خلاف بازي هاي گذشته براي دفاع و كمك به مدافعين مياني كمتر به عقب متمايل مي شد.
براي مهار تك مهاجم سرعتي لوركوزن اشتفان كيسلينگ، به نظر پپ گوارديولا وجود بوآتينگ و دانته كافي بود، و لام با قرار گرفتن در جلوي اين دو مدافع وظيفه حركت دادن تيم به سمت جلو و بازي سازي را به عهده داشت. توني كروز و دو مدافع كناري بايرن، رافينيا و داويد آلابا نيز وظيفه حمايت از كاپيتان خود را در اين راه به عهده داشتند.
در حالي كه در بيشتر تيم ها رايج است كه بال هاي تهاجمي كناري تيم در مواقعي از بازي به عقب برگشته و به مدافعين كمك كنند، اما در بايرن مونيخ عكس اين قضيه صادق است. مدافعين كناري بايرن، رافينيا و بيشتر از او آلابا در برخي از مواقع بازي نقش يك هافبك مياني تهاجمي را به عهده مي گرفتند. اما چه ضرورتي داشت كه اين مدافعين كناري، در بيشتر زمان بازي با وجود شلوغي خط مياني دو تيم و حضور بازيكناني نظير راينارتس، رولفس، بندر از لوركوزن و كروز، لام و شواين اشتايگر از بايرن مونيخ، به كمربند مياني زمين نزديك شوند؟
شلوغي كمربند مياني زمين به نفع بايرن مونيخ بود، چون قرار گرفتن رافينيا، آلابا، لام و كروز در كمربند مياني و در امتداد يك خط باعث ايجاد يك زنجيره چهار نفره در مقابل خط مياني سه نفره لوركوزن مي شد و اين شرايط، آزادي عمل بيشتري براي باستين شواين اشتايگر مهيا مي كرد و براي او امكان حضور در پشت بندر و رولفس را پديد مي آورد.
بدين ترتيب باستين شواين اشتايگر مي توانست بهتر و با آزادي بيشتري بازيكنان تهاجمي تيم خود شكيري، مولر و ريبري را تغذيه نمايد و خود نيز به محوطه جريمه حريف نزديك شود. شواين اشتايگر در اين شرايط همچنين با استفاده از قدرت سرزني خود مي توانست بيشتر به بايرن كمك كند. به كار گرفتن شواين اشتايگر به عنوان نفوذي ترين هافبك مياني بايرن مونيخ نيز در بازي هاي اخير يكي از ايده هاي پپ گوارديولا مي باشد.
بال هاي كناري بايرن مونيخ وظيفه بردن بازي به عرض زمين را بر عهده داشتند، كه با پاس هاي هوشمندانه شواين اشتايگر هميشه در موقعيت خوبي براي گل زني و ارسال پاس گل قرار مي گرفتند، تك گل بايرن نيز به همين ترتيب روي پاس ريبري به كروز به ثمر رسيد. به خاطر سيستم كاملا دفاعي مد نظر سامي هوپيا، مدافعين لوركوزن هيچ گاه از محوطه جريمه خودي دور نشدند و مونيخي ها با توجه به تعداد بيشتر نفرات در خط مياني موفق به زدن 27 شوت به سمت دروازه حريف شدند. يازده عدد از اين شو هات درون چهارچوب بودند و بقيه آنها با فاصله كمي به خارج از زمين روانه شدند.
در لحظات پاياني بازي، پپ گوارديولا بازيكنان تمام كننده اي نظير ماريو ماندزوكيچ و آرين روبن را وارد بازي كرد، وي همچنين ماريو گوتسه ستاره جوان تيم خود را در اين لحظات به ميدان فرستاد تا با توجه به خستگي مدافعين لوركوزن از تكنيك بالاي خود استفاده نمايد. اما بايرن بازهم موفق به زدن گل و كسب سه امتياز بازي نشد.
با همه اين تفاسير درخشش چشمگير برند لنو دروازه بان جوان لوركوزن، گل تساوي بخش سيدني سام و بد شانسي و بي دقتي مهاجمين مونيخي، باعث شد تا بايرن مونيخ به آنچه كه در اين بازي شايسته اش بود نرسد.